۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه

متافيزيك، خودشناسي و خداشناسي

معرفت از جمله مراحل تكامل انسان امتافيزيك، خودشناسي و خداشناسيست كه در افراد مؤمن پس از تعبد فراوان و مزين شدن به زيور زهد حاصل مي‌گردد. معرفت(شناخت) روشنايي دل و نشان فضيلت و ايمان است. آنان كه شناخت ندارند، دلهاشان تاريك و از نور ايمان تهي مي‌باشد. پيامبر گرامي اسلام حضرت ختمي مرتبت(صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) مي‌فرمايند:«شناخت، سرمايه من است و خرد، ريشة دينِ من و عشق، اثاث من و شوق، مركب من و ياد خداي عزوجل، همدم من». پس براي هر فرد سالك طريق دوست، واجب است كه معارف لازم را از اهل آن بياموزد.

مهم‌ترين اركان معارف شامل شناخت خود، خدا، رسول الله، دنيا، آخرت، مرگ و شيطان است. شناخت زماني حاصل شده كه اثرات آن آشكار گردد، مولاي عارفان و درياي معرفت الهي حضرت علي(عليه‌السلام) مي‌فرمايند:«هركه خدا را شناخت تنها شد. هر كه خود را شناخت مجرد شد، هر كه دنيا را شناخت از آن دل كَند، هر كه مردم را شناخت تنهايي گزيد.»

فردي كه جميع معارف لازم را كسب كند، عارف گفته مي‌شود(كه اين توفيق نصيب همه كس نمي‌گردد).

در كتاب ارزشمند“تفسير ادبي و عرفاني قرآن مجيد” از قول عرفا نقل شده است:«حيات معرفت عبارت است، از خلق عزلت گرفتن، با حق خلوت كردن، زبان به ذكر گشودن، دل در فكر داشتن،گهي از نظر جلال و عزت در هيبت بودن، گهي بر اميد نظر لطف بر سر مراقبت رفتن، پيوسته جان بر تابه عشق كباب كردن، پروانه‌وار همي سوختن و در شب تاريك چون والان به
فغان آمدن، بر اميد آنكه تا سحرگاه صبح اميد بردمد؛ و او تعهد بيماران كند و گويد: اي فرشتگان شما گِرد دل ايشان طواف كنيد تا من مرهم بر جراحات نهم.»(والله عليم حكيم)

خودشناسي:
خودشناسي غايت و نهايت شناخت‌هاست كه به شناخت خداوند حكيم منتهي مي‌شود(انشاالله). در كلام معصومين آمده است كه خودشناسي نافع‌ترين معارف است و يا آمده است كه هر كس خود را بشناسد، خداي متعال را خواهد شناخت. لذا خودشناسي برترين حكمت‌ها و سودمندترين شناخت‌هاست.(نادان‌ترين مردم آنهايي‌اند كه خود را نمي‌شناسند.)

انسان از سه بخش جسم، روان و روح تشكيل شده است. روح هستة مركزي وجود انسان و جوهرة اصلي اوست و از حضرت حق منشاء گرفته است(و نفخت فيه من روحي) و به سوي او نيز باز خواهد گشت(انا لله‌ و انا اليه راجعون).جسم ابزار و وسيله‌اي است كه در مدت كوتاه زيستن در عالم فيزيكي در اختيار مي‌باشد و امانتي بيش نيست. روان نيز بخش حد واسط جسم و روح است، ماهيت جسم و روح بسيار متفاوت مي‌باشد؛ جسم زميني و روح آسماني و تفاوت آنها به معناي واقعي از زمين تا آسمان است، لذا با اين همه تفاوت براحتي نمي‌توانند كنار هم قرار گيرند، مگر آنكه چيز سومي بعنوان حد واسط بين آنها قرار گيرد كه همان روان مي‌باشد. برخي اعتقاد دارند روان حاصل روابط و تأثيرات متقابل جسم و روح مي‌باشد.(الله اعلم)

گمـان مي‌رود آن خودشناسي كه منتهي به خداشناسي مي‌شود، همـان شنـاخت روح باشد. روح داراي صفات و ويژگي‌هايي است كه شناخـت آن به شناخت خالق يكتا كمك مي‌كند، چرا كه شناخت كامل حضرت حق امري محال است. شايد بهترين نتيجه حاصل از تعمق و تفحص در مقولة خداشناسي آن باشد كه بدانيم قدرت شنـاخت خداوند عظيم را نداريم پس بهتر آنكه خاضعانه عرض كنيم: مولاي يا مولا انت العظيم و انا الحقير، انت الكبير و انا الصغير… و به ياد داشته باشيم كه«قل الروح من امر ربي و ما اوتيتم من العلم الا قليلا» و اما قطره‌اي از آن قليل بدين شرح است:
روح با حواس پنج‌گانه قابل احساس نمي‌باشد و نمي‌توان از طريق ابزار مادي با آن تماس برقرار كرد. براي مثال نمي‌توان روح را ديد و يا لمس كرد، يا نمي‌توان از طريق تلفن و امثال آن با ارواح ارتباط برقرار نمود(حداقل تا امروز)، خداوند لطيفِ خبير نيز قابل احساس با حواس پنج‌گانه نبوده و قابل تماس با ابزارهاي مادي نمي‌باشد. روح در جسم يكتا بوده، جايگاه مشخص ندارد هر چند اثرات حضور آن در تمام قسمت‌هاي بدن مشهود است، خداوند احد و صمد نيز در جهان هستي يگانه بوده، در عين حال كه هيچ جاي مشخصي ندارد و در همه جا حاضر است. روح
قدرت تحريك جسم را دارد و آن را اداره مي‌كند، قدرت تحريك و ادارة جهان نيز در اختيار حضرت حق مي‌باشد(ان الله علي كل شيء قدير). روح بر جسم آگاهي دارد ولي جسم از شناخت روح ناتوان است، خداوند عليم نيز بر جهان آگاهي كامل دارد ولي مخلوقات از شناخت او عاجزند(و الله واسع عليم). روح بر جسم احاطه كامل داشته، خداوند نيز بر جهان هستي احاطه و اشراف كامل دارد. روح پيش از پيدايش جسم وجود داشته، بعد از مرگ جسم نيز باقي خواهد ماند، خداوند كريم نيز ازلي و ابدي مي‌باشد.

حضرت امام صادق(عليه‌السلام) ـ آن مؤسس اولين دانشگاه علوم الهي‌ ـ‌ مي‌فـرمايند:«خودشنـاسي انسـان اين است كه خويشتن را به چهـار طبـع و چهار ستون و چهـار ركن بشناسد، چهار طبعش خـون است و صفرا و بـاد وبلغم، ستون‌هايش خرد است كه از خرد، فهم و حافظه مايه مي‌گيرد و اركانش نور است و آتش و روح و آب.»

تناسخ

وازایش یا تناسخ یا باززایی یعنی زاییده شدن دوباره پس از مرگ، از اعتقادات ادیانی مانند بوداگرایی، هندوگرایی، برهمایی، جینیسم، سیکیسم و نیز آیین یارسان (مذهبی اسلامی) است. همچنین برخی شیعیان معروف به غُلات نیز به آن اعتقاد دارند و آن را با رجعت یکی میدانند.

جایگاه تناسخ

وجود روح

پیش از تولّد

فطرت · غریزه · عالم ذر

در حین زندگی

بازگشت روح · حیات

پس از مرگ

معاد · تناسخ · نابودی

[تصویر: 150px-After_Death.jpg]

تناسخ در مساله ی روح شاخهای از روح شناسی و مساله ی معاد، شاخه ای از دین شناسی بررسی میشود
عدّه ای حیات را با تکیه بر تعریف زیست شناسان ماتریالیست معرفی میکنند و به وجود روح (بعد غیر مادی) اعتقاد ندارند، و معتقدند انسان پس از مرگ نابود میشود.
معاد: یعنی جسم پس از مرگ نابود میشود. اما روح به نوعی زندگی (مانند برزخ) ادامه میدهد تا در روز قیامت اعمالش مورد قضاوت و پاداش و مجازات قرار گیرد. این عقیده در بسیاری ادیان بزرگ مثل ادیان ابراهیمی شایع است.
تناسخ یعنی روح پس از مرگ به جسم فرد دیگری منتقل میشود.
این سه عقیده با یکدیگر در تضاد اند

دین های معتقد به تناسخ


بودایی

به استناد کتب مقدس، بودا معتقد به نوعی از تناسخ بود. در آیین بودا، تناسخ، مطلقا" به معنای حرکت روح یا "نفس" از یک کالبد به کالبد دیگر نیست. این برداشت شبهه انگیز، از اخلاط اندیشه هندو و فلسفه بودایی ناشی شده، حال اینکه در آیین بودا، موجودات دارای "خود" یا بخش پایدار وجود، نبوده و بنابر این، انتقالی صورت نمیگیرد.
تمثیل بودا در این باب چنین است که همانگونه که با آتش یک شمع روشن، میتوان شمعی دیگر را روشن کرد (آتش شمع اول، علّت روشنایی شمع دوم است)، آگاهی یک موجود، میتواند باعث پدیداری واحد(های) آگاهی دیگر شود.

هندوئیسم

در هندوئیم، روح (آتمن) جاودانه و نامیرا است، درحالیکه جسم تولد و مرگ دارد. روح جسم را مانند لباس کهنه ترک میگوید و لباس نو می پوشد.برهمنها به ایده تناسخ معتقد هستند؛ یعنی هر وقت موجودی از بین برود، روح آن از کالبد جدا شده و در همین دنیا به کالبد موجود دیگری درمی آید.

جینیسم

در جینیسم متون متعددی اشاره کرده اند که دِواها بعد از مرگ تناسخ دارند.
سیکیسم

سیکها معتقدند هر موجودی روح دارد و این روح پس از مرگ به جسم دیگری وارد میشود تا مرحله ای که آزاد شود. سفر روح تحت تاثیر کارهایی است که شخص در زمان زندگی اش انجام میدهد.

تائوئیسم

در تائوئیسم افرادی را می بینیم که در قالب افراد متفاوت در زمان های مختلف زندگی کرده اند. در متن مقدس چانگ تزو آمده است: تولد آغاز نیست، مرگ پایان نیست، وجود داشتن بدون محدودیت است. ادامه یافتن بدون آغاز است.

دیدگاههای دیگر

عدهای معتقدند عقیده به تناسخ عقیده ای گسترده در سطح جهان است:
شهرستانی میگوید: «فرقهای نیست که در آن تناسخ جایگاه محکمی نداشته باشد.
جان ناس میگوید: «عقیدهٔ به تناسخ منحصر به مردم هند نیست، بلکه تمام مذاهب عالم از بدویان وحشی گرفته تا امم متقدم که دارای فرهنگی متعالی میباشند همه کم و بیش قدمی در راه عقیده به تناسخ برداشتهاند.»
در مقابل عدّه ای معتقدند این عقیده در ادیان نبوده و بعداً به دلایلی وارد ادیان شده است.
سید حسن ابطحی میگوید: «در کلّ جریاناتی که قائلین به تناسخ نقل کرده اند مانند ... (اگر واقعیت داشته باشد) ممکن است ارواح خبیثه (شیاطین) برای انحراف مردم از حقیقت دخالت داشته و آنها خود را به جای سوژه یا روح متوفّا قرار داده و با طرف مقابل به گفتگو برخاسته اند.»

من در تسخیر ارواح(سرگذشت یه آدم)

الا بالذکر الله التطمئن القلوب ياد خدا ارامش بخش دلهاست
نقل قول از نقش اول داستان:
دوستان عزيز سلام اميدوارم در پناه خداوند متعال در کمال صحت و سلامت باشيد
موضوعاتي که ميخواهم در اين پست مطرح کنم را همين اول عارض ميشوم
که بي جهت مزاحم دوستان نشوم و وقت انان را نگيرم تا در صورت نداشتن تمايل به خواندن
مطالب من به پست مطلوب خود مراجعه نمايند:
من در اين پست سرگذشت زندگي ام
اينکه چه وقت به وجود نيرويي عجيب در خود پي بردم
واينکه پس از پي بردن به نيرو چه اتفاقاتي براي من افتاد///.

(هدف من از طرح اين موضوع و پست اين بود که اگر بتوانم تجربيات بسيار ناچيز خود را بعنوان دوست
کوچک در اختيار شما دوستان و اساتيد بزرگوار قرار دهم پس خواهش ميکنم جسارت من را بخاطر ايجاد پستي با موضوع شخصي عفو بفرماييد ممنون ميشوم)

سلامي مجدد

من از همان بدو تولد سايه شومي روي سرم بود زيرا پس از بدنيا امدن من مادرم فوت کرد (در بدو زايمان)

من و پدرم تنهايي زندگي ميکرديم تا اينکه پدرم نيز در سانحه رانندگي جان باخت .در ان زمان من 8 سال بيشتر نداشتم ... البته مرگ حق است ولي از خدا ميخواهم حتي اگر يک لحظه از عمرم باقي مانده باشه به من ثابت کنه که مرگ پدر و مادرم تقصير من نبوده است.

از ان پس با عمويم زندگي ميکردم واقعا مشکل بود تحمل اون همه غصه دوران سختي داشتم تا 12 سالگي که اولين اتفاق براي من رخ داد شب بود و من خوابيده بودم که به ناگاه احساس برون فکني سطحي به من دست داد(البته الان اين را ميدانم ان زمان خيلي ترسيدم) احساس ميکردم
سينه ام را کسي محکم نگه داشته و نميگذارد روح من از ان قسمت خارج شود .فکر کنيد يک نفر
راست خوابيده و روي او از وسط شکم يک هاله بصورت پرانتز وجود دارد مثل الا کلنگ .
فقط روح همان وسط قفل شده بود . البته اين طور حس ميکردم . من بطور بسيار ارام صداي ناله خودم را ميشنيدم که ميخواستم از اين وضع خلاص شوم ولي مثل بختک روي من افتاده بود. البته بايد بگم که چيزي بنام بختک وجود نداره و من فقط بخاطر درک عاميانه اين مثال رو زدم .کم کم حس کردم دارم باز
ميگردم بدنم به اصطلاح مور مور ميشد و عرق سردي کرده بودم وقتي به خودم اومدم تا صبح
از ترس زير پتو خوابيدم و خيس عرق شدم صبح که بيدار شدم از عمويم در مورد اين قضيه سوال کردم
او هم به من گفت چيزي نبوده احتمالا درخوردن غذا زياده روي كرده اي و... خلاصه من هم قانع شدم و شب بعد هيچي نخوردم(از ترس ) با لاخره با زحمت خوابم برد ولي پس از چند دقيقه همان احساس به من دست داد
(برون فکني) اين بار شديدتر همه چيز رو حس ميکردم ولي نميتونستم کاري انجام بدم ناگهان حس کردم چيزي مثل نيرو از سمت سرم به نيمه راست بدن و بالاخره دستم جاري شد و قصد تکان دادن دستم را داشت

توضيح: اين حالت در علم اسپريتيسم يا همان ارتباط با ارواح کتابت ناميده ميشود البته اين لقب
به مديوم اطلاق ميشود . مديوم کتابت . حالتي که مديوم بدون اختيار شخصي و فقط توسط روح حاضر در
جلسه توسط دست خود چيزهايي را مينويسد يعني دست مديوم در اختيار روح قرار ميگيرد

در همين حال به دست من فشار خفيفي وارد امد من واقعا ترسيده بودم که ناگهان زن عموي من وارد شد برق را روشن کرد من همه را حس کردم اوبا نگراني مرا تکان داد به يکباره حس کردم همه چيز تمام شد و چشمانم را باز کردم ولي حالتي مثل کساني که فشارشان افتاده باشد داشتم زن عموي من بواسطه ناله هاي من بيدار شده بود.ان شب گذشت و من نخوابيدم فردا به اتفاق عمويم نزد روانپزشک رفتيم
چون او فکر ميکرد بواسطه مرگ والدين و تنها شدنم بيماري افسردگي گرفته ام دکتر نيز همين نظر را داد وتعدادي قرص و ...
ولي من ميدانستم که قضيه چيز ديگريست . پس از ان روز تا 3 سال هيچ اتفاقي نيفتاد ولي من هميشه نيرويي را در خودم حس ميکردم. به همين خاطر به سمت ماورا کشيده شدم تحقيق پشت تحقيق
ان موقع بود که متوجه شدم که دچار برون فکني شده بودم علاقه اي عجيب به ماورا و ارواح پيدا کرده
بودم هر جا مطلبي از ارواح گير مياوردم ارشيو ميکردم ولي تحقيقات جدي من از 19 سالگي اغاز شد
من ان زمان اطمينان داشتم که نيروي مديومي در من وجود دارد من ارشيوي از عکسهاي ان زمان را دارم عکسهايي در شب . در ويرانه ها. در خانه که 80% انها قريب به اتفاق اورب را نشان ميدهند

توضيح:ابتدايي ترين و اولين صورت پديدار گشتن هاله هاي روحي که به صورت دايره هاي تو پر ديده
ميشوند در اصطلاح اورب ميگويند
اولين تجربه پديدار گشتن روح را در 20 سالگي تجربه کردم به اتفاق دوتن از دوستان به يک جلسه احضار رفتيم روح توسط مديوم با روش حسي احضار شد

توضيح:روش حسي يا حساس روشي است که در ان روح بصورت خيلي نزديک با مديوم رابطه برقرار ميکند و مديوم حضور روح را خيلي جدي و به وضوح حس ميکند

در زمان احضار حال بسيار بدي داشتم بطوريکه توسط نگهبان جلسه به بيرون راهنمايي شدم از درون
داغ بودم و مانند کسي بودم که داره از داخل تخريب ميشه تا بعد از تماس مديوم همين حال بودم پس از
پايان ارتباط حال من رو به بهبود رفت مديوم بعد از کمي استراحت توسط نگهبان متوجه حال من شد و
مرا به گوشه اي کشيد و گفت: شما مديومي ؟ من گفتم احتمالا چيزهايي وجود دارد او گفت تا بحال چنين
ارتباط نزديکي با ارواح نداشته و ان نيز بخاطر وجود من در محل بوده ...(وجود دو مديوم)
از ان روز به بعد زندگي من عوض شد و مسيري حرفه اي را در پيش گرفتم توسط همان مديوم به شخص
ديگري معرفي شدم که در المان اقامت داشت به اتفاق دوستان به المان رفتيم واو مرا مورد ازمايش قرار داد و ميزان نيروي مديومي مرا حول و حوش 67% تشخيص داد

توضيح:نيروي مديومي در تمام افراد وجود دارد ولي ميزان ان فرق داردامکان دارددر يک نفر 1% و يک نفرديگر 100%باشد

پس از ان تمرينات ريلکسيشن من شروع شد روزي 2 ساعت را اختصاص به اين کار ميدادم تمرينات
ريلکسيشن در بالا بردن قدرت تمرکز اثر زيادي دارد و همچنين شخص را در يک دنياي مجازي قرار مي دهد که برايش بسيار مطبوع است

پس از اين قضايا من رفت و امد زيادي در جلسات احضار داشتم و دارم
ولي هيچگاه اولين روزي که تجسد روح را جلوي چشمم در اتاق ديدم را فراموش نميکنم ان موقع من22
سالم بود تنها در اتاق نشسته بودم که ناگهان حالم بد شد نزديک بود بالا بياورم ولي ناگهان حالم عوض شد و از درون گرم شدم خودم تعجب کردم که چرا يهو حالم عوض شد روي صندلي نشستم و متوجه شدم
خبري است ناگهان سر درد خفيفي گرفتم و احساس برون فکني به من دست داد در اين حال چشمانم باز بود ولي نميتوانستم کاري انجام دهم تا اينکه بعد از حدودا 2 دقيقه جلوي چشم خودم نوري بسيار کم و ضعيف را ديدم که به
صورت ريسمان نقس بسته بود بسيار هيجان زده شده بودم ولي نمي توانستم حرکت کنم ان نور بصورت عمودي در عرض اتاق تکان ميخورد و ناگاه محو شد حال خستگي زيادي داشتم انگار يک روز تمام نياز به استراحت دارم همانجا روي صندلي خوابيدم وقتي بلند شدم ضعف داشتم و انگشتانم رعشه بسيار خفيفي داشت پس از يک ساعت حالم جا امد ولي از اين قضيه افسوس ميخوردم که چرا دوربيني موجود
نبود
پس از ان شروع به نصب دوربين در کل ساختمان کردم (مدار بسته)
و سه دوربين هم دم دست براي عکسبرداري که يکي از انها در کنج اتاق کاشته شده بود و توسط ريل حرکت ميکرد
من و دوستانم تيمي را در اين زمينه تشکيل داده ايم و تا الان موفق شديم چيزهاي جالبي را بدست اوريم
نمونه اش را ميتوانيد در پستهاي قبلي ببينيد ...
من تا اين زمان ارتباطهاي زيادي با ارواح و جن داشته ام (حالتهاي متفاوت بعضي مواقع کم
و بعضي مواقع زياد) البته قضيه جن فرق دارد که فعلا از ان ميگذريم چون زياده گويي شد

و در اخر اجازه بدهيد تجربه نزديک به مرگ ديروز ظهر را برايتان بگويم
ديروز ظهر متوجه شدم قرصي را که دکترم تجويز کرده تمام شده (روانپزشک به خاطر اختلالات خواب)
و بدون خوردن ان دراز کشيده و خوابيدم پس از مدتي از جا برخاستم احساس سبکي داشتم ايستادم و پشت سرم را نگاه کردم و خودم را ديدم که روي تخت دراز کشيده ام (برون فکني کامل) برايم زيادعجيب نبود ولي کمي احساس ترديد داشتم تابحال اين حالات را نداشتم ناگهان در اتاق نوري را ديدم که به صورت پراکنده پخش شد ودر نهايت تداعي گر يک هاله نور کامل شد دراين اثنا حس غريبي به من گفت
بازگشتي وجود نداره ان زمان تازه فهميدم که چه اتفاقي افتاده ميخواستم ايه الکرسي بخونم ولي ذهنم ياري نميداد به کل فراموشش کرده بودم البته بگم من اعتقادات ضعيفي ندارم نميدونم چرا ذهنم ياري نميداد فکر کنم به دليل اين بود که جسم من به سرعت از کالبد مادي خود جدا شده بود (مورد مشابه ديده شده)
فقط از خدا کمک خواستم که ناگهان اون نور شديدا به چشمم خورد و من چيزي يادم نمياد
فقط ميدونم وقتي بيدار شدم دوباره برگشته بودم ولي خوابم ميومد مانند کسي که از هيپنوتيزم برگشته
وخدا را شکر کردم سجده شکر گذاشتم و بعد سريعا بدنبال قرصم راهي شدم
بله دوستان اين مسائل شايد به راحتي براي خواننده يا شنونده هضم نشوند ولي همينطور بود که گفتم
و بقيه ميگن... البته من عضو کوچکيم ... دوستان من خلا صه اين ارتباطها رو نوشتم ولي اينو ميگم اين چيزها واقعا وجود داره شک نکنيد
من تا همين الان که اين پست را مينويسم تحقيقات زيادي را در اين مورد انجام داده ام و هر روز با مورد عجيب تري رويرو ميشوم ولي اين را ميگم : من با مديومهاي متعددي مصاحبت داشته ام که
همه انها در يک چيز مشترکند انها همه ميگويند: در اين قضايا شک نکنيد و انها را به سخره نگيريد...

بختک چیست ؟

موجود مادینة موهوم و مهیب که شبها بر برخی خفتگان سنگینی می کند. عوام بختک را که تجسّم کابوس است ، عفریته یا ماده دیوی ناپیدا یا جنّی سهمناک می پندارند که پیکرش از قیر (میهن دوست ، ص 50) و بینی اش از گِل (هدایت ، ص 175؛ داعی الاسلام ، ذیل «کابوس ») است . این موجود نامرئی ، در تاریکی شب همچون «سیاهی » (برهان ، ذیل «بخت ») یا «سایه » (اسدیان خرم آبادی ، باجلان فرخی ، و کیائی ، ص 166) بر خفتگان ، بویژه جوانان ، نمایان می شود و آنان را چندان می فشارد که نفسشان می گیرد و از حرکت باز می مانند و زبانشان بند می آید.

بنابر افسانه ها، بختک کنیز اسکندر و همسفر او در جستجوی آب حیات * بود. اسکندر پس از دست یافتن به آب حیات ، مشکی از آن برداشت و از شاخة درختی آویخت ، اما کلاغی با منقارش مشک را سوراخ کرد و آب بر زمین ریخت . بختک بیدرنگ مشتی از آب حیات را پنهان از چشم اسکندر نوشید. وقتی اسکندر آگاه شد، بربختک خشم گرفت و فرمان داد تا بینی او را ببرند و دماغی گلین از خاک آغشته به آب زندگانی ، به جای آن بگذارند (هدایت ، همانجا؛ ماسه ، ج 2، ص 366ـ367؛ آیلرس ، ص 43). از آن پس کلاغ ] عمر طولانی [ و بختک زندگی جاودانه یافت . داستان بختک و اسکندر ـ به شرحی که گذشت ـ در هیچیک از آثار معتبر چون شاهنامة فردوسی ، اسکندرنامة نظامی و خردنامة اسکندریِ جامی و کتابهای قصص انبیا نیامده است .

بختک مترادف کابوس نیز به کار رفته است . مطابق طب قدیم ، کابوس نوعی بیماری است که بر خفتگان عارض می شود. خفتة کابوس زده بدنش به ناتوانی و سستی می گراید و دچار خفگی می شود و زبانش بند می آید و پس از بیداری نیز تا مدتی نمی تواند حرکت کند و سخن بگوید (ابن سینا، ج 2، کتاب سوم ، ص 904-905؛ اخوینی بخاری ، ص 248-249). اطبای قدیم ، علت کابوس زدگی را بخارِ مواد غلیظِ خونی یا بلغمی یا سودایی دانسته اند که به هنگام خواب و سکون اندام ، ناگهان به سوی دماغ یا مغز بالا می رود و شخص خفته را فرو می گیرد (همانجایها). همچنین کابوس زدگی را مقدمة صرع ، سکته و مانیا دانسته اند (ابن سینا، همانجا). برخی نیز می گویند کودکان و نوجوانانی که بر اثر جست وخیز بسیار، جسم و روحشان سخت تحریک می شود، به هنگام خواب دچار کابوس می شوند ( د. فارسی ، ذیل «کابوس »).

کابوس را به عربی خانق و جاثوم (ابن سینا، همانجا؛ طبیب هروی ، ذیل «الخانق ») و ضاغوطه و بندلان (غیاث الدین رامپوری ، ذیل «کابوس ») نیز نامیده اند. در فارسی آن را بَخت یا بختک ، و در فارسی بخاری سُکاچَه و در سغدی فَدْرَنْجک یا فَرَنجک (اخوینی بخاری ، همانجا) گفته اند. در فرهنگهای فارسی قدیم نامهای دیگری برای بختک آورده اند که همه صورت گویشی دارد؛ از جمله بَرْخَفْج ، خَفْج یا خَفْجا، خُفْتَک ، دَرْفَنْجَک ، اِسْتَنْبَه یا دیوسِتَنْبَه ، کَرَنْجو، و بُوشاسب یا گوشاسب ( رجوع کنید به اسدی ، برهان ، غیاث الدین رامپوری ، داعی الاسلام ، ذیل همان کلمات ).

چون بختک یا کابوس در شب و تاریکی پدید می آید، در بعضی از گویشهای فارسی آن را به شب و سیاهی یا شبح نسبت داده اند. مردم لرستان آن را شوئی ، مردم ایلام شَوَه (اسدیان خرم آبادی ، باجلان فرخی ، و کیائی ، ص 166)، اراکیها شِوْلی و خمینیها شَوَه ( ایرانیکا ، ذیل « tak ¤ Bak ») می نامند. از سوی دیگر چون در خواب به سراغ آدمیزادگان می آید و خفتگان را می زند و بیمار می کند، در بعضی از گویشهای دیگر فارسی آن را به خفت و خواب نسبت داده اند؛ مثلاً مردم سروستان فارس و راور کرمان آن را خُفْتو و خُفْتوک (همایونی ، ص 329؛ کرباسی راوری ، ج 1، ص 149) و تفرشیها، خُسُنَک می نامند. بختک را به نامهای دیگری چون عبدالجنّه (برهان ، ذیل «سُکاچه »)، علی خُونِگی (در جنوب خراسان ) و تَپْتَپُو (در رامهرمز) نیز خوانده اند. مردم رامهرمز می گویند تپ تپو گلوبندی دارد که آن را از میخ یا درختی می آویزد ( ایرانیکا ، همانجا).

اعتقاد به ماده دیو بختک و نقش و عملکرد آن در جهان آدمیزادگان ، به دوران ابتدایی جامعه های انسانی و به آغاز شکل گیری پندارهای ذهنی باز می گردد. در آن جامعه ها، مردم به دو گروه موجودات وهمی ، سود رسان و زیانکار، معتقد بودند و نیروی آنها را بر زیستگاه و زندگی خود مسلّط می دانستند. بختک نیز یکی از آن عفریته های خبیث زیانکار شبرو به شمار می آمد. بابلیان اَلُو را روحی شبیه بختک می انگاشتند که شب هنگام به سراغ خفتگان می رفت و آنان را خفه می کرد و نیروی جنبیدن را از ایشان باز می ستاند. به باور بابلیان ، الو دیو خبیث و نفرت انگیزی بود که با پرواز بر سر بستر آدمیزاد بیخوابی و مرگ می آورد و شبیه اشباح مصریان آنچنان مهیب می نمود که کودکان از ترس دیدار او و مکیده شدن نیروی حیاتشان می مردند (مکنزی ، ص 68ـ69).

در فرهنگ اقوام لاتین و یونان قدیم نیز اهریمن خون آشامی به نام لَمیا ، با ویژگیهای کابوس یا بختک ، وجود داشت . واژة لمیا برای آنان به مفهوم بختک (ماده دیوی زیانکار) و به معنای زنی جادوگر یا ساحره بود ( > دایرة المعارف دین < ، ذیل « Devils »).

در فرهنگ دیوشناسی عامه ، میان این دیوان زیانکار و خصایل و اعمال آنها در آمیختگیها وهمانندیهایی پدید آمده است . در بعضی از جامعه های سنتی ایران ، «آل »، عفریتة دشمن زنان تازه زا، با «امّ الصّبیان »، ماده دیو شبرو و ربایندة نوزادان و کودکان ، یا با بختک یکی انگاشته شده است . اما هریک از عفریتگان هویّتی مستقل دارند و عرصة عملکردشان در جهان آدمیزادگان مشخص و معین است ( رجوع کنید به د. بزرگ اسلامی ، ذیل «آل »). آیلرس (ص 44ـ45) از دیوی به نام «ایسیچی » در فرهنگ عامّة برخی از شهرهای تابع اصفهان (مانند نجف آباد و کَرسِگان ) نام برده و نوشته است که به اعتقاد و روایت مردم این نواحی ، ایسیچی مانند بختک بینی گِلی دارد و روی اشخاص خوابیده می افتد و وقتی بینیش را بگیرند آنها را رها می کند. این مردم آل و ایسیچی را یکی می دانند و می گویند که ایسیچی بچه ها را می دزدد و می برد و به جای آنها بچه های بد می آورد ( رجوع کنید به د. بزرگ اسلامی ، همانجا).

مردم سرزمینهای مختلف همواره برای دفع و رفع خطر فراگیر بختک چاره هایی می اندیشیده اند. گاه برای رماندن بختک از خانه و دور نگه داشتن اشخاص از گزند آن از نَفِرات یا رماننده های دافع جن و دیو و شیاطین استفاده می کردند. بعضی از این نفرات همانهایی بودند که در دفع آل و امّالصّبیان به کار می بردند ( رجوع کنید به همانجا). از جمله رماننده های بختک ، آهن و اشیای آهنی بود. مردم سرزمینهای اسلامی برای آهن خاصیت جادویی و جن زدایی قائل بودند و اشیا و ابزار آهنی ، همچون حرز و تعویذ، را برای دفع سحریّات و دورساختن جن و ارواح شریر و زیانکار به کار می بردند ( رجوع کنید به کاشانی ، ص 241). عودالصلیب یا فاوانیای نر را، به سبب داشتن خط و شیارهایی به شکل صلیب ، با صلیب حضرت مسیح علیه السّلام وابسته می دانستند و آن را نیز برای رماندن هر نوع دیو و جنّ و شیطان از فضای خانه به کار می بردند (انطاکی ، ج 1، ص 246؛ حکیم مؤمن ، ص 630). همچنین عودالصلیب را سوراخ می کردند و به رشته می کشیدند، یا چوبها و شاخه های آن را در چیزی می گذاشتند و می پیچیدند و همراه کودکان می کردند تا در خواب نترسند (غسّانی ترکمانی ، ص 354؛ نیز رجوع کنید به فیضی سرهندی ، ذیل «عودالصلیب »).

از دیگر رمانندگان ، گیاهان خوشبوی گَندزُدا بود. مقداری کُنْدُر و گوزبویا و قُسْط (گیاهی از تیرة زنجبیلیهای سرزمین هند) را می کوبیدند و با اندکی پوستهای مَحْلَب (گیاهی مانند اُشْنان ) و حَرْمَل سفید (اسفند) می آمیختند و معجونی می ساختند و هرشب مقداری از آن را در آتش می سوزاندند تا دود آن ، دیو و جن و ارواح شریر را از عرصة خانه و جان و تن خانواده دور کند (کاشانی ، ص 307).

برای رماندن بختک و رهاشدن از چنگ آن در خواب ، می بایستی بینیش را گرفت یا او را به گرفتن و کندن بینی گلیش تهدید کرد (آیلرس ، ص 43؛ کرباسی راوری ، همانجا). ذکر نام یکی از قدیسان نیز بختک را می گریزاند (اسدیان خرم آبادی ، باجلان فرخی ، و کیائی ، همانجا). قرآن ، گفتن بسم الله ، یاد نام مریم مقدس و بعضی از دعاها و اوراد مخصوص نیز از رماننده های جن و پری وآل و بختک به شمار می رفته اند ( رجوع کنید به د. بزرگ اسلامی ، ذیل «آل »).

عامّة مردم بختک را صاحب گنجی پنهان می دانند. برخی جای این گنجینه را در پای رنگین کمان پنداشته اند (میهن دوست ، ص 50). به باور آنان اگر خفتة بختک زده بتواند در خواب بینی بختک را بگیرد ـ که البته کاری ناشدنی است ـ و جای پنهانی گنج را از او بپرسد، بختک از بیم کنده شدن بینی و نیز برای رهایی خود، جای گنج را نشان خواهد داد ( رجوع کنید به هدایت ، همانجا؛ کرباسی راوری ، همانجا).
موجود مادینة موهوم و مهیب که شبها بر برخی خفتگان سنگینی می کند. عوام بختک را که تجسّم کابوس است ، عفریته یا ماده دیوی ناپیدا یا جنّی سهمناک می پندارند که پیکرش از قیر (میهن دوست ، ص 50) و بینی اش از گِل (هدایت ، ص 175؛ داعی الاسلام ، ذیل «کابوس ») است . این موجود نامرئی ، در تاریکی شب همچون «سیاهی » (برهان ، ذیل «بخت ») یا «سایه » (اسدیان خرم آبادی ، باجلان فرخی ، و کیائی ، ص 166) بر خفتگان ، بویژه جوانان ، نمایان می شود و آنان را چندان می فشارد که نفسشان می گیرد و از حرکت باز می مانند و زبانشان بند می آید.

بنابر افسانه ها، بختک کنیز اسکندر و همسفر او در جستجوی آب حیات * بود. اسکندر پس از دست یافتن به آب حیات ، مشکی از آن برداشت و از شاخة درختی آویخت ، اما کلاغی با منقارش مشک را سوراخ کرد و آب بر زمین ریخت . بختک بیدرنگ مشتی از آب حیات را پنهان از چشم اسکندر نوشید. وقتی اسکندر آگاه شد، بربختک خشم گرفت و فرمان داد تا بینی او را ببرند و دماغی گلین از خاک آغشته به آب زندگانی ، به جای آن بگذارند (هدایت ، همانجا؛ ماسه ، ج 2، ص 366ـ367؛ آیلرس ، ص 43). از آن پس کلاغ ] عمر طولانی [ و بختک زندگی جاودانه یافت . داستان بختک و اسکندر ـ به شرحی که گذشت ـ در هیچیک از آثار معتبر چون شاهنامة فردوسی ، اسکندرنامة نظامی و خردنامة اسکندریِ جامی و کتابهای قصص انبیا نیامده است .

بختک مترادف کابوس نیز به کار رفته است . مطابق طب قدیم ، کابوس نوعی بیماری است که بر خفتگان عارض می شود. خفتة کابوس زده بدنش به ناتوانی و سستی می گراید و دچار خفگی می شود و زبانش بند می آید و پس از بیداری نیز تا مدتی نمی تواند حرکت کند و سخن بگوید (ابن سینا، ج 2، کتاب سوم ، ص 904-905؛ اخوینی بخاری ، ص 248-249). اطبای قدیم ، علت کابوس زدگی را بخارِ مواد غلیظِ خونی یا بلغمی یا سودایی دانسته اند که به هنگام خواب و سکون اندام ، ناگهان به سوی دماغ یا مغز بالا می رود و شخص خفته را فرو می گیرد (همانجایها). همچنین کابوس زدگی را مقدمة صرع ، سکته و مانیا دانسته اند (ابن سینا، همانجا). برخی نیز می گویند کودکان و نوجوانانی که بر اثر جست وخیز بسیار، جسم و روحشان سخت تحریک می شود، به هنگام خواب دچار کابوس می شوند ( د. فارسی ، ذیل «کابوس »).

کابوس را به عربی خانق و جاثوم (ابن سینا، همانجا؛ طبیب هروی ، ذیل «الخانق ») و ضاغوطه و بندلان (غیاث الدین رامپوری ، ذیل «کابوس ») نیز نامیده اند. در فارسی آن را بَخت یا بختک ، و در فارسی بخاری سُکاچَه و در سغدی فَدْرَنْجک یا فَرَنجک (اخوینی بخاری ، همانجا) گفته اند. در فرهنگهای فارسی قدیم نامهای دیگری برای بختک آورده اند که همه صورت گویشی دارد؛ از جمله بَرْخَفْج ، خَفْج یا خَفْجا، خُفْتَک ، دَرْفَنْجَک ، اِسْتَنْبَه یا دیوسِتَنْبَه ، کَرَنْجو، و بُوشاسب یا گوشاسب ( رجوع کنید به اسدی ، برهان ، غیاث الدین رامپوری ، داعی الاسلام ، ذیل همان کلمات ).

چون بختک یا کابوس در شب و تاریکی پدید می آید، در بعضی از گویشهای فارسی آن را به شب و سیاهی یا شبح نسبت داده اند. مردم لرستان آن را شوئی ، مردم ایلام شَوَه (اسدیان خرم آبادی ، باجلان فرخی ، و کیائی ، ص 166)، اراکیها شِوْلی و خمینیها شَوَه ( ایرانیکا ، ذیل « tak ¤ Bak ») می نامند. از سوی دیگر چون در خواب به سراغ آدمیزادگان می آید و خفتگان را می زند و بیمار می کند، در بعضی از گویشهای دیگر فارسی آن را به خفت و خواب نسبت داده اند؛ مثلاً مردم سروستان فارس و راور کرمان آن را خُفْتو و خُفْتوک (همایونی ، ص 329؛ کرباسی راوری ، ج 1، ص 149) و تفرشیها، خُسُنَک می نامند. بختک را به نامهای دیگری چون عبدالجنّه (برهان ، ذیل «سُکاچه »)، علی خُونِگی (در جنوب خراسان ) و تَپْتَپُو (در رامهرمز) نیز خوانده اند. مردم رامهرمز می گویند تپ تپو گلوبندی دارد که آن را از میخ یا درختی می آویزد ( ایرانیکا ، همانجا).

اعتقاد به ماده دیو بختک و نقش و عملکرد آن در جهان آدمیزادگان ، به دوران ابتدایی جامعه های انسانی و به آغاز شکل گیری پندارهای ذهنی باز می گردد. در آن جامعه ها، مردم به دو گروه موجودات وهمی ، سود رسان و زیانکار، معتقد بودند و نیروی آنها را بر زیستگاه و زندگی خود مسلّط می دانستند. بختک نیز یکی از آن عفریته های خبیث زیانکار شبرو به شمار می آمد. بابلیان اَلُو را روحی شبیه بختک می انگاشتند که شب هنگام به سراغ خفتگان می رفت و آنان را خفه می کرد و نیروی جنبیدن را از ایشان باز می ستاند. به باور بابلیان ، الو دیو خبیث و نفرت انگیزی بود که با پرواز بر سر بستر آدمیزاد بیخوابی و مرگ می آورد و شبیه اشباح مصریان آنچنان مهیب می نمود که کودکان از ترس دیدار او و مکیده شدن نیروی حیاتشان می مردند (مکنزی ، ص 68ـ69).

در فرهنگ اقوام لاتین و یونان قدیم نیز اهریمن خون آشامی به نام لَمیا ، با ویژگیهای کابوس یا بختک ، وجود داشت . واژة لمیا برای آنان به مفهوم بختک (ماده دیوی زیانکار) و به معنای زنی جادوگر یا ساحره بود ( > دایرة المعارف دین < ، ذیل « Devils »).

در فرهنگ دیوشناسی عامه ، میان این دیوان زیانکار و خصایل و اعمال آنها در آمیختگیها وهمانندیهایی پدید آمده است . در بعضی از جامعه های سنتی ایران ، «آل »، عفریتة دشمن زنان تازه زا، با «امّ الصّبیان »، ماده دیو شبرو و ربایندة نوزادان و کودکان ، یا با بختک یکی انگاشته شده است . اما هریک از عفریتگان هویّتی مستقل دارند و عرصة عملکردشان در جهان آدمیزادگان مشخص و معین است ( رجوع کنید به د. بزرگ اسلامی ، ذیل «آل »). آیلرس (ص 44ـ45) از دیوی به نام «ایسیچی » در فرهنگ عامّة برخی از شهرهای تابع اصفهان (مانند نجف آباد و کَرسِگان ) نام برده و نوشته است که به اعتقاد و روایت مردم این نواحی ، ایسیچی مانند بختک بینی گِلی دارد و روی اشخاص خوابیده می افتد و وقتی بینیش را بگیرند آنها را رها می کند. این مردم آل و ایسیچی را یکی می دانند و می گویند که ایسیچی بچه ها را می دزدد و می برد و به جای آنها بچه های بد می آورد ( رجوع کنید به د. بزرگ اسلامی ، همانجا).

مردم سرزمینهای مختلف همواره برای دفع و رفع خطر فراگیر بختک چاره هایی می اندیشیده اند. گاه برای رماندن بختک از خانه و دور نگه داشتن اشخاص از گزند آن از نَفِرات یا رماننده های دافع جن و دیو و شیاطین استفاده می کردند. بعضی از این نفرات همانهایی بودند که در دفع آل و امّالصّبیان به کار می بردند ( رجوع کنید به همانجا). از جمله رماننده های بختک ، آهن و اشیای آهنی بود. مردم سرزمینهای اسلامی برای آهن خاصیت جادویی و جن زدایی قائل بودند و اشیا و ابزار آهنی ، همچون حرز و تعویذ، را برای دفع سحریّات و دورساختن جن و ارواح شریر و زیانکار به کار می بردند ( رجوع کنید به کاشانی ، ص 241). عودالصلیب یا فاوانیای نر را، به سبب داشتن خط و شیارهایی به شکل صلیب ، با صلیب حضرت مسیح علیه السّلام وابسته می دانستند و آن را نیز برای رماندن هر نوع دیو و جنّ و شیطان از فضای خانه به کار می بردند (انطاکی ، ج 1، ص 246؛ حکیم مؤمن ، ص 630). همچنین عودالصلیب را سوراخ می کردند و به رشته می کشیدند، یا چوبها و شاخه های آن را در چیزی می گذاشتند و می پیچیدند و همراه کودکان می کردند تا در خواب نترسند (غسّانی ترکمانی ، ص 354؛ نیز رجوع کنید به فیضی سرهندی ، ذیل «عودالصلیب »).

از دیگر رمانندگان ، گیاهان خوشبوی گَندزُدا بود. مقداری کُنْدُر و گوزبویا و قُسْط (گیاهی از تیرة زنجبیلیهای سرزمین هند) را می کوبیدند و با اندکی پوستهای مَحْلَب (گیاهی مانند اُشْنان ) و حَرْمَل سفید (اسفند) می آمیختند و معجونی می ساختند و هرشب مقداری از آن را در آتش می سوزاندند تا دود آن ، دیو و جن و ارواح شریر را از عرصة خانه و جان و تن خانواده دور کند (کاشانی ، ص 307).

برای رماندن بختک و رهاشدن از چنگ آن در خواب ، می بایستی بینیش را گرفت یا او را به گرفتن و کندن بینی گلیش تهدید کرد (آیلرس ، ص 43؛ کرباسی راوری ، همانجا). ذکر نام یکی از قدیسان نیز بختک را می گریزاند (اسدیان خرم آبادی ، باجلان فرخی ، و کیائی ، همانجا). قرآن ، گفتن بسم الله ، یاد نام مریم مقدس و بعضی از دعاها و اوراد مخصوص نیز از رماننده های جن و پری وآل و بختک به شمار می رفته اند ( رجوع کنید به د. بزرگ اسلامی ، ذیل «آل »).

عامّة مردم بختک را صاحب گنجی پنهان می دانند. برخی جای این گنجینه را در پای رنگین کمان پنداشته اند (میهن دوست ، ص 50). به باور آنان اگر خفتة بختک زده بتواند در خواب بینی بختک را بگیرد ـ که البته کاری ناشدنی است ـ و جای پنهانی گنج را از او بپرسد، بختک از بیم کنده شدن بینی و نیز برای رهایی خود، جای گنج را نشان خواهد داد ( رجوع کنید به هدایت ، همانجا؛ کرباسی راوری ، همانجا).

فال بستنی

چه طعمی از بستنی را دوست دارید؟
جالب است بدانید که ارتباط مستقیمی بین ویژگی های شخصیتی شما و طعم بستنی دلخواهتان وجود دارد. این تست خودشناسی برپایه تحقیقات یک شرکت آمریکایی تولید کننده بستنی به نام "ادیس گراند" شکل گرفته است. پس از مدتی تیم محققان به سرپرستی دکتر آلن هیرش رئیس بخش عصب شناسی موسسه تحقیقات بویایی، چشایی شیکاگو موفق شدند به ارتباط بین شخصیت افراد و طعم بستنی مورد علاقه آنها پی ببرند.

تذکر1: بهتر است ابتدا بستنی خود را انتخاب کنید و بعد پاسخ ها را بخوانید
گزینه ها: بستنی وانیلی، بستنی شکلاتی، بستنی موزی و بستنی توت فرنگی
تذکر 2: اگر چند نوع بستنی را دوست دارید تنها آن را که به سایرین ترجیح می دهید انتخاب کنید. خود را در شرایطی فرض کنید که باید بین دو نوع بستنی یکی را انتخاب کنید .... مثلا من هم بستنی شکلاتی دوست دارم و هم بستنی توت فرنگی اما اگر مجبور باشم بین آن دو یکی را انتخاب کنم، بستنی شکلاتی را ترجیح می دهم. این نشان می دهد که آن جنبه از خصوصیات شخصیتی شما پر رنگتر هستند

بستنی وانیلی
اگر بستنی وانیلی دوست دارید، فردی شاد و پرهیجان هستید که از روی انگیزه آنی و بدون فکر قبلی عمل می کنید. در زندگی، خطرات زیادی را می پذیرید و اهداف بزرگی در سر دارید. انتظار شما از خودتان بسیار زیاد است و از ارتباط با اقوام نزدیک خود خوشحال هستید . به طوری کلی شخصیتی خونگرم، پرتلاش و آرمانگرا دارید و با احساس هستید.

بستنی شکلاتی
اگر بستنی شکلاتی می پسندید، فردی سرزنده و با نشاط، خلاق، خوش لباس، برونگرا و فریبنده هستید. زندگی شما سرشار از شور و هیجان است و به سادگی روی دیگران تأثیر می گذارید. به طور کلی، طرفداران این بستنی از این که در مرکز توجه دیگران باشند لذت می برند و گرفتار شدن در روال عادی زندگی برایشان کسالت آور است.

بستنی موزی
اگر طعم موزی را دوست دارید، شخصی راحت هستید که مسائل را ساده در نظر می گیرید. سخاوتمند هستید و در فعالیت هایتان متعادل عمل می کنید. صداقت در شخصیت شما دیده می شود و درعین حال دلسوز و مهربانید.

بستنی توت فرنگی
اگر بستنی توت فرنگی را انتخاب می کنید، فردی خجالتی هستید. با این حال، احساساتی نیرومند دارید. شکاک، مستبد، خود رأی و درون گرا هستید و به نکات جزئی و ظریف بسیار توجه می کنید. در قبال بسیاری از مسائل به راحتی خودتان را مقصر می دانید و در مواردی بداخلاق و بدبین می شوید. از جمله ابعاد دیگر شخصیت شما آن است که اعتماد به نفس کمی دارید

ارتباط یک بچه جن با یک خانواده هشت نفره قزوینی

ارتباط یک بچه جن با یک خانواده هشت نفره قزوینی!!
اعضاى هشت نفره يك خانواده قزوينى ادعا مى كنند كه از ۱۱ماه پيش يك بچه جن با آنان در ارتباط است ومى توانند به وسيله او از آنچه در آينده روى مى دهد مطلع شوند. فرزندان اين خانواده پس از دوستى و آشنايى با اين بچه جن دچار مشكلات شديد روحى و روانى شده اند.

نخستين بار چه گذشت :

خانه در محله اى قديمى واقع شده است. پدر خانواده با نگرانى در مورد آنچه كه روى داده مى گويد: ۱۱ماه پيش بود. پسر كوچكم كه ۱۵ساله است دچار حالت تشنج گونه شديدى شده و در ناحيه گردن تمام رگهايش متورم شده و عضلات دستها و صورتش به شدت منقبض شده بود. او با صداى وحشتناكى با تمام ما درگير شده بود.

وى گفت: از اينكه پسرم دچار جنون آنى شده ترسيده بودم ونمى دانستم چه كار كنم، هيجان او به اندازه اى بود كه همه به او خيره شده بوديم تا اينكه او جلوى آينه رفت و در آن شروع به حرف زدن كرد.

وى گفت: بعد از آن كم كم آرام شد و بعد با اشاره به ما گفت: اين دختر دوست من است. ما هيچ كس را نمى ديديم ولى او در آينه شروع به صحبت كردن با او كه روز بعد وقتى سرسفره براى خوردن ناهار نشسته بوديم همسرم خواست پارچ آب را وسط سفره بگذارد، پسرم در يك لحظه پارچ را برداشته و به ديوار كوبيد و گفت: مامان! حواست كجاست؟ چرا پارچ را روى سر دوست من مى گذارى؟ خيلى از اين وضعيت احساس خطر كردم براى همين بود كه همان روز پسرم را به نزد يك متخصص روانپزشكى بردم و مشكل را با آنان در ميان گذاشتم ولى دكتر قرص آرامبخش براى او نوشت كه هيچ تاثيرى روى او نداشت و تنها براى مدتى او را آرام مى كرد.

*دومين جن زده

وى گفت: وضعيت پسرم همه اعضاى خانواده را پريشان كرده بود. همه نگران وضعيت او بوديم و مى ترسيديم كه مبادا بلايى سر او بيايد. در اين ميان دخترم كه تازه نامزد كرده بود بيشتر از بقيه احساس نگرانى مى كرد. بعد از چندروز متوجه شدم دخترم كه پرشور، اجتماعى و سرو زبان دار بود، ساعتها گوشه اى مى نشيند و به حالت افسردگى مبتلا شده است.

دخترم ديگر از خانه بيرون نمى رفت و در گوشه اى مى نشست. ساعتها گريه مى كرد. فكر مى كردم به خاطر وضعيت برادرش به اين روز افتاده است، ولى بعد از چندروز حالت عجيبى از او سر زد او ناخن هايش را به شدت مى جويد و در زمانى كه در اتاق تنها بود با خودش حرف مى زد. نامزد دخترم از وضعيتى كه پيش آمده بود گلايه مى كرد و رفتارهاى دخترم با او باعث شد كه او ناراحت شود و سرانجام به توصيه من رفت و آمدش را به خانه ما كم كرد.

اين پدر ادامه داد: دخترم در حرفهايش جسته و گريخته از دخترى حرف مى زد كه ما قادر به ديدن او نبوديم. او كم كم ديگر جلوى ما با موجودى حرف مى زد كه به چشم ما نمى آمد. هر روز شانه اى به دست مى گرفت و درهوا طورى تكان مى داد كه انگار دارد موهاى كسى را شانه مى كند.

وى ادامه داد: چند روزى گذشت يك روز تشنج شديدى به او دست داد و در يك لحظه به طرف من حمله كرد. از اين رفتار دخترم تعجب كردم. او با ناراحتى به من گفت: بابا! تو مقصر تمام بدبختى هائى هستى كه براى دوست من به وجود آمده است. سعى كردم او را آرام كنم. از او علت را پرسيدم و او گفت: تو دست هاى دوست مرا سوزانده اى.

*سومين جن زده

پدر مى گويد: پسر ديگرم هم بعد از مدت كوتاهى مثل آن دو شد. او هم از دوستى حرف مى زد كه ما او را نمى ديديم. مى دانستيم كه اين پسرمان هم مثل آن دوتاى ديگر جن زده شده است.

*پيشگويى

مادر خانواده در حالى كه ناراحت است مى گويد: در شرايطى بوديم كه نمى دانستيم چه كنيم. شوهرم و من به هر درى مى زديم به نتيجه نمى رسيديم. يك روز دخترم را شروع به نصيحت كردم و به او گفتم: دخترم تو چرا پدرت را آدمى سنگدل مى دانى كه دوست تو را سوزانده است. او آدم مهربانى است. دخترم گفت: مى دانى كه بابا قبلاً قصد ازدواج با شخص ديگرى را داشته است و اصلاً به تو هيچ علاقه اى ندارد. بعد هم گفت: زياد نگران دايى نباش. دايى دچار ناراحتى كليه است و تا ۱۰ ماه ديگر مى ميرد. ۱۰ ماه بعد برادرم در بيمارستان جان سپرد. ديگر متوجه خطر جدى در نزديك خودمان شده بوديم. هركس آدرسى از پزشك، دعانويس و امامزاده مى داد بچه ها را به آنجا مى برديم. حتى گفتند زنى در شمال كشور امكان تسخير اجنه را دارد و ما بچه ها را به آنجا برديم. خانه آن زن در روستايى دورافتاده بود. پيرزن بچه هايم را داخل اتاقى برد. صداى ضجه بچه هايم را مى شنيدم، ديوانه شده بودم نمى توانستم تحمل كنم. شوهرم هم وضعيت بدترى از من داشت پيرزن با سرسختى به ما اجازه واردشدن به اتاق را نمى داد.

وى گفت: پنج روز آنجا بوديم. بچه هايم آرامتر شده بودند. پيرزن به من گفت: مقصر اصلى تمام اين ماجراها شوهر تو است. ولى نه من و نه شوهرم واقعاً علت را نمى دانستيم. چند روز بعد از بازگشتن به قزوين دوباره سردردها، تشنج ها، حرف زدن ها، شانه زدن موهاى دخترك جن و واگويه ها وپيشگويى ها شروع شد. هر روز وقتى سر سفره ناهار يا شام مى نشستيم مى دانستيم كه دخترم قاشق قاشق به دوستش غذا مى دهد. او قاشق را پر مى كرد در هوا مى چرخاند و به سوى كسى كه كنارش نشسته بود مى گرفت و غذاى درون قاشق در يك لحظه ناپديد مى شد، بى آنكه ببينيم كسى قاشق را به دهان مى برد.
.
پسر كوچك خانواده كه ۱۵ ساله است مى گويد: دوستم دخترى است كوچك. او مثل ما لباس مى پوشد ولى دست هاى او سوخته است. دوستم هميشه گريه مى كند و از پدرم ناراحت است.
*چرا؟

پسرك مى گويد: خب معلوم است پدرم دست هاى او را سوزانده است. پدر من، پدر ومادر او را هم سوزانده و كشته است. پسرك بغض مى كند و مى گويد: او در كنار من مى نشيند و من با اوحرف مى زنم و او اطلاعات زيادى را به من مى دهد.

*چهارمين جن زده

خاله بچه ها كه از شنيدن وضعيت بچه هاى خواهرش نگران شده است راهى قزوين مى شود تا جوياى حال آنان شود ولى اين زن بعد از چند روز اقامت در اين خانه وقتى به خانه اش باز مى گردد، دچار همين حالات مى شود بر اثر پيش آمدن اين حالات، همه از او فاصله مى گيرند و مشكلات زيادى براى او و خانواده اش پيش مى آيد.

*كودكان جن زده محله

چند كودك و نوجوان كه به نوعى از دوستان فرزندان اين خانواده قزوينى هستند بعد از مدتى دچار حالات مشابهى مى شوند. وضعيت همسايگان محله به هم ريخته است. يكى از اين خانواده ها كه ادعا مى كند فرزندش جن زده شده يك كوچه بالاتر و ديگرى چند كوچه آن سوتر ساكن است.

*بچه جن

تمام اين كودكان در مورد دوست كوچك خود مى گويند: او دخترى كوچك است. كاملاً شبيه انسان است. دست هايش سوخته است. لباس تميز ومرتبى بر تن دارد. او هميشه در حال گريه وزارى است. موهايش بلند است و مثل همه انسانها حرف مى زند. پدر خانواده در مورد حالاتى كه در تمام فرزندانش مشاهده كرده است مى گويد: وقتى در لحظاتى بچه هايم ادعا مى كنند كه دوست جن شان را مى بينند دست هايشان مثل او از هم به دو طرف باز مى شود. عضلاتشان كشيده شده، چشمان شان كاملاً سرخ و پرخون و رگ هاى گردنشان متورم و چهره شان دگرگون مى شود.

*ادامه پيشگويى ها

بچه ها گاه و بى گاه از ...، نبودن همسايه، آمدن ميهمان، كتك و دعوا در محل كار خبر مى دهند. در حالى كه اين پيشگويى ها تاكنون كاملاً درست بوده است. مادر بچه ها با گريه مى گويد: نمى دانم چرا بچه هايم اينطورى شده اند. از اين وضعيت ناراحت هستيم. آنها بعد از تشنج با تزريق سرم و دارو آرام شده و به حالت عادى باز مى گردند.

متخصصان چه مى گويند؟

يك كارشناس ارشد روانشناسى با اشاره به مشكلات روحى و روانى اين افراد مى گويد: جن قابل لمس يا ديدن نيست. در احاديث و روايت اسلامى نيز به آن اشاره شده ولى به صورتى كه اين خانواده وبچه ها ادعا مى كنند نيست به احتمال قوى همه اين افراد دچار ناراحتى روحى-روانى كه زاده تخيل و تلقين است شده اند.

آموزش صاف كردن مو

مرحله اول- شامپو كردن

روش صحيح استفاده ازشامپو در همين سايت به صورت جداگانه شرح داده شده براي يادآوري نكات مهم آن تذكر داده مي شود:

1- قبل از اينكه زير دوش برويد و مرحله شستشوي اوليه موها را انجام دهيد گره هاي موي خود را با نوك انگشتان و يا با استفاده از يك شانه دندانه درشت به خوبي برطرف كنيد.

2- موي خود را خيس نموده و مقدار كمي شامپو مخصوص صاف كردن مو( مثل شامپو سبز رنگ پنتن ) كف دستتان بريزيد.

3- دستهاي خود را به هم مالش دهيد تا شامپو كف دست شما پخش شود. حرارت دستهاي شما به عملكرد بهتر شامپو كمك خواهد نمود.

4- با استفاده از نوك انگشتان آن را به آرامي روي ريشه هاي موي خود پخش كنيد.

5- با آب گرم موها را به خوبي آبكشي نمائيد تا هيچ گونه اثري از شامپو روي موي شما باقي نماند.

مرحله دوم- كانديشن كردن

كانديشن كردن يك مرحله كليدي در ايجاد درخشش و حفظ سلامتي ظاهري مو مي باشد.

بعد از عمل شامپو كردن، آب و رطوبت اضافي مو را با استفاده از يك حوله مناسب خشك كنيد. دقت كنيد كه اين كار را بايد به آرامي و با روش گذاشتن و برداشتن انجام داد نه با چنگ زدن ، پيچيدن و چلاندن موها

مقدار كمي از كانديشنر مخصوص صاف كردن مو (مثل كانديشنر سبز رنگ پنتن) كف دست خود ريخته و دستهايتان را به هم مالش دهيد سپس آن را روي موي خود به كاربريد.

· اگر درخشش بيشتر مورد نظرتان است كليه اندام تارهاي مو را كانديشن كنيد.

· اگر انبوه به نظر آمدن مو مورد نظرتان است فقط قسمت انتهائي تارهاي مو را كانديشن كنيد.

مرحله سوم- مدل دادن به مو

به كار بردن فراورده شكل دهنده، بر روي موئي كه مقداري نم دارد راحت تر است بنابراين ابتدا موي خود را كمي با حوله خشك كنيد.

مقداري ژل و يا كرم صاف كننده مو (مثل كرم و يا ژل سبز رنگ پنتن ) كف دست خود ريخته و دستها را مالش دهيد.

سپس آن را به طور يكنواخت بر روي موي خود پخش نمائيد. به اين صورت كه بخشهاي مختلف موي خود را بين كف دو دست گرفته، در حالي كه با نيروي اندكي موها را بين دو دست خود فشار مي دهيد به آرامي به سمت پائين حركت دهيد.

مرحله چهارم- خشك كردن با سشوار(Blow dryer)

1- در ابتدا براي تسريع در عمل خشك شدن، سشوار را روي حالت داغ قرار دهيد.

2- وقتي نيمي از رطوبت مو خشك شد، آن را به بخشهائي تقسيم كنيد تا بتوانيد خشك كن و برس را روي منطقه خاصي متمركز نمائيد.

3- با استفاده از گيره(Clips)، مو را به چند قسمت (بالائي، جلوئي و كناري) تقسيم بندي نمائيد. سپس هر قسمت را به صورت جداگانه با استفاده ازسشوار و با كمك يك برس پهن خشك كنيد.

بهتر است اندازه رشته ها، كوچك و از جنس موي بدن حيوانات (مثل موي گراز) باشد. . . . . . . .

برس هاي پدالي پهن(Flat paddle brush)، بهترين عملكرد را براي صاف كردن مودارند. زيرا سطح وسيع آن مو را به خوبي در بر گرفته و محكم نگه مي دارد.

4- وقتي كه مو تقريبا خشك شد حرارت را كم نموده و از جمع كننده(Nozzle) استفاده نمائيد. از ريشه شروع كرده و به سمت پائين برس بزنيد. موها را محكم و به حالت كشيده(Taut) نگه داريد اما نه آنقدر كه كش بيايد.

توجه داشته باشيد حرارت بيش از حد باعث تخريب مو مي گردد.

5- در آخرين مرحله سشوار را روي درجه خنك قرار دهيد. جريان هواي خنك مدل دلخواه را بر روي موي شما تثبيت مي نمايد.

مرحله پنچم- تثبيت نهايي مدل مو

استفاده از اسپري صاف كننده مو مثل اسپري هاي سبزرنگ پنتن مدل موهاي شما را به صورت صاف شده تثبيت مي نمايد.

وین،بهترین شهر جهان برای زندگی در سال 2009

در سال 2009 بر اساس رتبه بندی بیزنس ویک شهر وین پایتخت کشور اتریش به عنوان بهترین مکان برای زندگی برگزیده شد.

معیارهای موردنظر در این بررسی‌ها برای تعیین بهترین شهر شامل فاکتورهای گوناگونی است که سطح تراکم ترافیک شهر، کیفیت هوا و امنیت فردی ازجمله مهمترین معیارهایی است که توسط مخققان مورد بررسی قرار می‌گیرد. این معیارها در هر شهر بنابه گفته های افراد غیربومی ساکن در هر شهر مورد استناد قرار می‌گیرد.

همچنین زوریخ یکی از شهر های سوییس که سال قبل بهترین مکان برای زندگی بود در این لیست در جایگاه دوم قرار دارد.ژنو نیز یکی دیگر از شهر های سوییس است که در رتبه سوم قرار گرفته است.

نکته قابل توجه این است که 7 شهر این لیست اروپایی و تنها 3 شهر از دیگر قاره ها یعنی آمریکا و استرالیا در این جایگاه رتبه هایی به دست آورده اند.

سوییس و آلمان با سه شهر برترین کشورهای جهان در این لیست میباشند

در لیست زیر 10 شهر برتر جهان برای زندگی را مرور می کنیم.

1-وین،اتریش

امتیاز: 108.6
رتبه سال 2008 : 2
تولید ناخالصی:325 میلیارد دلار
جمعیت:1,664,14
سن امید به زندگی:79.5

2-زوریخ،سوییس

امتیاز: 108
رتبه سال 2008: 1
تولید ناخالصی:309.9 میلیارد دلار
جمعیت:1,307,567
سن امید به زندگی:80.85

3-ژنو،سوییس

امتیاز:107.9
رتبه سال 2008: 2
تولید ناخالصی:309.9 میلیارد دلار
جمعیت: 438,177
سن امید به زندگی:85 / 80

4-ونوکور،کانادا(مشترک با اکلند)

امتیاز: 107.4
رتبه سال 2008 : 4
تولید ناخالصی:3 /1 تریلیون دلار
جمعیت:2,285,900
سن امید به زندگی:81.2

4-اکلند،زلاند نو(مشترک با ونکور)

امتیاز: 107.4
رتبه سال 2008 : 5
تولید ناخالصی:116.6 میلیارد دلار
جمعیت : 1,303,068
سن امید به زندگی:80.3

6-دوسلدورف،آلمان

امتیاز: 107.2
رتبه سال 2008 : 6
تولید ناخالصی : 2.86 تریلیون دلار
جمعیت:581,858
سن امید به زندگی:79.2

7-مونیخ،آلمان

امتیاز: 107
رتبه سال 2008 :7
تولید ناخالصی:2.86 تریلیون دلار
جمعیت : 1,300,000
سن امید به زندگی : 79.2

8- فرانک فورت،آلمان

امتیاز: 106.8
رتبه سال 2008: 7
تولید ناخالصی:2.86 تریلیون دلار
جمعیت:662,000
سن امید به زندگی:79.2

Mercer score: 106.5

9-برن،سوییس
رتبه سال 2008 : 9
تولید ناخالصی : 309.9 میلیارد دلار
جمعیت : 962,983
سن امید به زندگی: 80.85

10-سیدنی،استرالیا

امتیاز: 106.3
رتبه سال 2008: 10
تولید ناخالصی:800.5 میلیارد دلار
جمعیت:4,336,374

سن امید به زندگی: 81.6

چنانچه تجربه زندگی در یکی از 10 شهر بالا را دارید می توانید دیدگاه خود را در این مورد بیان کنید.

کارآمد ترین چاقوی جیبی جهان

یک چاقوی نظامی ۸۵ کاره ساخت سوییس تحت عنوان «کارآمدترین چاقوی جیبی دنیا» در کتاب رکوردهای جهانی «گینس» به ثبت رسید.
این چاقو شامل انواع پیچ گوشتی، قلاب ماهیگیری، هدف گیر لیزری، ذره بین، چهار نوع قیچی باغبانی، بشکاف سطوح سخت، خلال دندان، سوهان ناخن، دسته کلید، پاشنه کش کفش، چراغ قوه و … است و آن را فردی به نام «ونگر» در شرکت دلمونت سوییس ساخته است.
ابعاد این چاقوی چندین کاره ۷۵/۸ در ۲۵/۳ اینچ است و سه پوند وزن دارد. چاقوی ۸۵ کاره سوییسی به قیمت ۲۰۰/۱ دلار آمریکا وارد بازار شده است.

۱۳۸۸ شهریور ۲۰, جمعه

شما با کدامیک از اشخاص معروف در یک ماه متولد شده اید؟

*فروردین ماه

- ایرانی
فریدون جنیدی ( شاهنامه‌پژوه و نویسنده)
علی دایی (بازیکن فوتبال)
محمد علی فردین (بازیگر)
مجید مجیدی (کارگردان)
محمدعلی کشاورز (بازیگر)
خسرو شکیبایی (بازیگر)
ژاله علو (بازیگر)
مریلا زارعی ( بازیگر)
بیتا فرحی (بازیگر)
پوران درخشنده (کارگردان)
علیرضا افتخاری (خواننده)
رخشان بنی‌اعتماد (کارگردان)
محمد رضا گلزار (بازیگر)
خشایار اعتمادی (خواننده)

- فرنگی
ژوزف پولیتزر (روزنامه نگار آمریکایی)
هنری جیمز (نویسنده آمریکایی)
ونسان ونگوک (نقاش هلندی)
نیکیتا خروشچوف (نخست وزیر سابق روسیه)
تنسی ویلیامز (نویسنده آمریکایی)
چارلی چاپلین (هنرپیشه انگلیسی)
مارلون براندو (هنرپیشه آمریکایی)
بیسمارک (صدراعظم آلمان)


*اردیبهشت ماه

- ایرانی
عمر خیام (ریاضیدان و اخترشناس)
دکتر محمّد معین (ادیب)
سیمین دانشور (شاعر)
قیصر امین‌پور (شاعر)
غلامحسین بنان (خواننده)
رهی معیری (شاعر)
فریماه فرجامی (بازیگر)
پرویز مشکاتیان (نوازنده)
آرش لباف (خواننده)
رضا عطاران (بازیگر)
بهنوش بختیاری (بازیگر)
آندره آغاسی (تنیسور)
همایون شجریان (خواننده)
آتوسا پور کاشیان (استاد بزرگ شطرنج)
سعید شهروز (خواننده)
پویا امینی (بازیگر)
جواد کاظمیان (فوتبالیست)
فریدون زندی (فوتبالیست)

- فرنگی
اونوره دوبالزاک (نویسنده فرانسوی)
ویلیام شکسپیر (نمایشنامه نویس انگلیسی)
برتراند راسل (فیلسوف و نویسنده انگلیسی)
ولادمیر ناباکف (نویسنده روس)
یوهان برامس (آهنگساز آلمانی)
سالوادور دالی (نقاش اسپانیایی)
هری ترومن (رئیس جمهور آمریکا)
روبسپیر (انقلابی فرانسوی)
کاترین کبیر (ملکه روسیه)
الیور کرامول (رهبرانقلابی انگلیس)
نانسی عجزم (خواننده لبنانی)
ملکه الیزابت دوم (ملکه انگلیس)
هیتلر (دیکتاتور آلمانی)
زیگموند فروید (روانشناس اتریشی)
هنری فوندا (هنرپیشه آمریکایی)
گری کوپر (هنرپیشه آمریکایی)
ارسون ولز (کارگردان آمریکایی)


*خرداد ماه

- ایرانی
عزت الله انتظامی (بازیگر)
محسن مخملباف (کارگردان)
محمدرضا شریفی‌نیا (بازیگر)
امین حیایی (بازیگر)
رضا کیانیان (بازیگر)
جواد رضویان (بازیگر)
هادی ساعی (قهرمان تکواندو المپیک)
امامعلی حبیبی (قهرمان کشتی)
فرهاد مجیدی (فوتبالیست)
سعید نفیسی (نویسنده و شاعر)
عباس یمینی شریف (شاعر و ادیب)
جلیل شهناز (نوازنده)
محمد محیط طباطبایی (اندیشمند و روزنامه نگار)
احمدرضا عابدزاده (بازیگر و مربی فوتبال)
وحید طالب لو (فوتبالیست)
مژده شمسایی (بازیگر)
پرستو گلستانی (بازیگر)
کمند امیرسلیمانی (بازیگر)
مهناز افشار (بازیگر)
مژده شمسایی (بازیگر)
شهره لرستانی (بازیگر)

- فرنگی
والت ویتمن (شاعر آمریکایی)
تامس هاردی (نویسنده انگلیسی)
فرنسواز ساگان (نویسنده فرانسویی)
یان فلمینگ (نویسنده انگلیسی)
پول گوگن (نقاش فرانسوی)
مریلین مونرو (هنرپیشه آمریکایی)
جان.اف کندی (رئیس جمهور آمریکا)


*تیر ماه

- ایرانی
آیت الله سید علی خامنه ای (رهبر معظم انقلاب)
علی‌اکبر ولایتی (وزیر خارجه پیشین)
سیمین بهبهانی (شاعر)
صمد بهرنگی (نویسنده)
صادق چوبک (نویسنده)
داود رشیدی (بازیگر)
عباس کیارستمی (کارگردان)
سهراب شهید ثالث (کارگردان)
روح‌انگیز سامی‌نژاد (اولين هنر پيشه ی زن)
فاطمه گودرزی (بازیگر)
شادی پریدر (نخستین استاد بزرگ شطرنج بانوان ایران)
محمود فکری (فوتبالیست)
عباس مرادی (دروازه بان بزرگ)
مصطفی رحماندوست (شاعر)
نسرین مقانلو (بازیگر)
سحر ولد بیگی (بازیگر)
هدیه تهرانی (بازیگر)
رضا شفیعی جم (بازیگر)
گلشیفته فراهانی (بازیگر)
وحید هاشمیان (فوتبالیست)
نیوشا ضیغمی (بازیگر)
الناز شاکردوست (بازیگر)

- فرنگی
ارنست همینگوی (نویسنده آمریکایی)
آن لیندبرگ (نویسنده آمریکایی)
ژان کوکتو (نویسنده فرانسوی)
هلن کلر (نویسنده آمریکایی)
مارک شاگال (نقاش روس)
رامبراند (نقاش هنلدی)
مارسل پروست (نویسنده فرانسوی)
ولادیمیر پوتین (رییس جمهور سابق روسیه)
اینگمار برگمن (نویسنده و کارگردان سوئدی)
لویی آرمسترانگ (نوازنده جاز آمریکایی)
راکفلر (سرمایه دار آمریکایی)ژولیوس سزار (سردار روم)
جان گلن (فضانورد آمریکایی)
جینالو لوبریجیدا (هنرپیشه ایتالیایی)
هنری هشتم (پادشاه فرانسه)
محمد داود خان (اولین رییس جمهور افغانستان)
بی نظير بوتو (نخست وزیر پیشین پاکستان)


*مرداد ماه

- ایرانی
محمود دولت‌آبادی (نویسنده)
علی حاتمی (کارگردان)
انوشیروان روحانی (آهنگساز)
عارف عارف‌کیا (خواننده)
شقایق فراهانی (بازیگر)
حسن جوهرچی (بازیگر)
داریوش فرضیایی"عمو پورنگ" (بازیگر)
منیرو روانی‌پور (نویسنده)
امین تارخ (بازیگر)
پوپک گلدره (بازیگر)
رضا صادقی (خواننده)
مهدی مهدوی کیا (فوتبالیست)
داریوش ارجمند (بازیگر)
امین زندگانی (بازیگر)

- فرنگی
آلدوس هاکسلی (نویسنده آمریکایی)
جورج والتر اسکات (نویسنده اسکاتلندی)
جان گالز ورثی (نویسنده آمریکایی)
جورج برنارد شاو (نویسنده انگلیسی)
دوروتی پارکر (نویسنده انگلیسی)
کارل گوستاو یونگ (روانشناس سوئیسی)
آلفرد هیچکاک (کارگردان انگلیسی)
موسیلینی (دیکتاتور ایتالیایی)
فیدل کاسترو (رهبر انقلابی کوبا)
ناپلئون بناپارت (پادشاه فرانسه)
لوسیل بال (کمدین آمریکایی)


*شهریور ماه

- ایرانی
حضرت امام خمینی ره (رهبر کبیر انقلاب)
اکبر هاشمی رفسنجانی(مرد اول سیاست)
مرتضی آوینی (نویسنده و کارگردان مستند)
تهمینه میلانی (کارگردان)
فریدون مشیری (شاعر)
غلامرضا تختی (ورزشکار)
قادر میزبانی (قهرمان دوچرخه سواری)
علیرضا دبیر (قهرمان کشتی)
مهدی شجاعی (نویسنده)
هوشنگ مرادی کرمانی (نویسنده)
کیومرث صابری فومنی (طنز نویس)
اکبرعبدی (بازیگر)
پارسا پیروز فر (بازیگر)
امین زندگانی (بازیگر)
نیکی کریمی (بازیگر)
حسام نواب صفوی (بازیگر)
مجید صالحی (بازیگر)
امیر تاجیک (بازیگر)
جواد نکونام (فوتبالیست)
حسین پناهی (بازیگر و شاعر)
شهلا ریاحی (بازیگر)
بنیامین بهادری (خواننده)

- فرنگی
تئودور رایزر (نویسنده آمریکایی)
گوته (شاعر آلمانی)
دی.اچ لارنس (داستان نویس انگلیسی)
قوام نکرومه (سیاستمدار غنایی)
ملکه الیزابت اول (ملکه انگلستان)
جوزف کندی (سیاستمدار آمریکایی)
لیندون جانسون (رئیس جمهور آمریکا)
ویلیام هوارد تافت (رئیس جمهور آمریکا)
لئونارد برنشتاین (آهنگساز آمریکایی)
اینگرید برگمن (هنرپیشه سوئدی)
سوفیا لورن (هنرپیشه ایتالیایی)
الیاکازان (کارگردان آمریکایی)ه
نری فورد (مدیرکارخانه ماشین سازی)
پیتر سلرز (هنرپیشه انگلیسی)
دمیتری مدودف (رییس جمهور روسیه)
احمدشاه مسعود (فرمانده مبارزین افغانستان)


*مهر ماه

- ایرانی
منوچهر آتشی (شاعر)
محمدرضا شَفیعی کَدکَنی (شاعر)
سهراب سپهری (شاعر)
محمد رضا شجریان (خواننده)
محمد خاتمی (رییس جمهور پیشین ایران)
علی پروین (بازیکن و مربی فوتبال)
سامویل خاچیکیان (کارگردان)
ابراهیم گلستان (نویسنده و کارگردان)
علی مصفا (بازیگر)
مهتاب کرامتی (بازیگر)
پوری بنایی (بازیگر)
الهام حمیدی (بازیگر)
باران کوثری (بازیگر)
عادل فردوسی پور ( مجری تلویزیون)
گلی ترقی (نویسنده)

- فرنگی
تامس ولف (نویسنده آمریکایی)
اسکار وایلد (نمایشنامه نویس ایرلندی)
گراهام گرین (نویسنده انگلیسی)
ویلیام فاکتر (نویسنده آمریکایی)
یوجین اونیل (نمایشنامه نویس آمریکایی)
تی.سی الیوت (نویسنده انگلیسی)
آیزنهاور (رئیس جمهور آمریکا)
جورج.سی اسکات (هنرپیشه آمریکایی)
بریژیت باردو (هنرپیشه آمریکایی)
سر والتر رالی (شاعر انگلیسی)
جی.بی راین (روانشناس آمریکایی)
مهاتما گاندی (رهبر ملی هند)
لویی فیلیپ (پادشاه فرانسه)
فرانتس لیست (آهنگساز مجار)
مارچلو ماسترویانی (هنرپیشه ایتالیایی)
چارلتون هستون (هنرپیشه آمریکایی)
فردریش نیچه (فیلسوف و نویسنده آلمانی)
محمد ظاهرشاه (آخرین پادشاه افغانستان)
بیل کلینتون (رییس جمهور پیشین آمریکا)
کریس دیبرگ (خواننده ایرلندی)
جیمی کارتر (رییس جمهور پیشین آمریکا)


*آبان ماه

- ایرانی
محمد حسینی بهشتی (ریاست پیشین دیوانعالی)
نیما یوشیج (شاعر ایرانی)
علی تجویدی (موسیقیدان ایرانی)
آیدین آغداشلو (نقاش ایرانی)
فاطمه معتمد آریا (بازیگر)

آتنه فقیه نصیری (بازیگر)
مریم حیدر زاده (شاعر)
ویشکا آسایش (بازیگر)
علی کریمی (فوتبالیست)
شیلا خداداد (بازیگر)
احسان خواجه‌امیری (خواننده)
امید تاجیک (بزرگترن تاجر ایران)

- فرنگی
فرانسوا میتران (رییس جمهور پیشین فرانسه )
ماری کوری (دانشمند فرانسوی)
سالک (میکروبیولوژیست آمریکایی)
پابلو پیکاسو (نقاش اسپانیایی)
ایندیرا گاندی (رهبرملی هند)
جواهر لعل نهرو (رهبرملی هند)
ماری آنتوانت (ملکه فرانسه)
مارتین لوتر (کشیش آلمانی بنیانگذار مذهب پروتستان)
رابرت کندی (سناتور آمریکایی)
چیانگ کای چک (رهبرچین)ت
ئودور روزولت (رئیس جمهور آمریکا)
شارل دوگل (ژنرال فرانسوی)
ریچارد برتون (هنرپیشه انگلیسی)
علامه اقبال لاهوری (اندیشمند و شاعر هندی)


*آذر ماه

- ایرانی
داریوش مهرجویی (کارگردان)
علی شریعتی (اندیشمند و متفکر)
جمشید مشایخی (بازیگر)
مهتاب نصیر پور (بازیگر)
داریوش فرهنگ (کارگردان و بازیگر)
محمدتقی بهار (شاعر و سیاستمدار)
جلال آل‌احمد (نویسنده)
لاله اسکندری (بازیگر)
بهاره رهنما (بازیگر)
امید زندگانی (بازیگر)
ناصر حِجازی ( بازیکن و مربی فوتبال)
علی صادقی (بازیگر)

- فرنگی
مارک تواین (نویسنده آمریکایی)
بتهوون (آهنگساز آلمانی)
جان آزبرن (نویسنده انگلیسی)
وینستون چرچیل (نخست وزیر انگلیس)
فرانک سیناترا (هنرپیشه آمریکایی)
پاپ ژان پل سیزدهم (رهبر کاتولیک های جهان)
جان میلتون (شاعر انگلیسی)


*دی ماه

- ایرانی
فردوسی (بزرگترین حماسه سرای تاریخ)
ایرج جنتی عطایی (شاعر)
فروغ فرخزاد (شاعر)
حسین الهی قمشه‌ای (سخنور و نویسنده)
کتایون ریاحی (بازیگر)
ترانه علیدوستی (بازیگر)
فریبا کوثری (بازیگر)
ناصر عبداللهی (خواننده)
ماهایا پطروسیان (بازیگر)
حدیث فولادوند (بازیگر)
افسانه بایگان (بازیگر)
مریم زندی (عکاس)
رامبد جوان (بازیگر)
محمد رضا فروتن (بازیگر)
فرهاد مهراد (خواننده)
رضا رویگری (خواننده)
بهرام بیضایی (کارگردان)
رزیتا غفاری (بازیگر)

- فرنگی
ژاندارک (زن انقلابی فرانسوی)
رودیارد کیپلینگ (نویسنده انگلیسی)
لویی پاستور (شیمیدان فرانسوی)
ادگار آلن پور (نویسنده آمریکایی)
کارل سند برگ (شاعر آمریکایی)
آلبرت شوایتزر (پزشک و فیلسوف فرانسوی)
یوهان کپلر (ستاره شناس آلمانی)
بنجامین فرانکلین (نویسنده و سیاستمدار آمریکایی)
مائوتسه تونگ (رهبر انقلابی چین)
هنری ظمیلر (نویسنده آمریکایی)
ایزاک نیوتن (دانشمند انگلیسی)
ریچارد نیکسون (رئیس جمهور سابق آمریکا)
مارتین لوترکینگ (رهبرسیاهان آمریکا)
اواگاردنر (هنرپیشه آمریکایی)
همفری بوگارت (هنرپیشه آمریکایی)
جبران خلیل جبران (اندیشمند و شاعر لبنانی)
حامد کَرزی (رییس جمهور افغانستان)


*بهمن ماه

- ایرانی
خسرو گلسرخی ( شاعر و مبارز)
صادق هدایت (نویسنده)
سیروس قایقران (فوتبالیست)
محمود فرشچیان (مینیاتوریست)
علی نصیریان (بازیگر )
علیرضا خمسه (بازیگر )
علیرضا عصار (خواننده)
تورج نگهبان (ترانه سرای)
افشین قطبی (مربی فوتبال)
احسان حدادی (پرتاب‌گر دیسک)
شهاب حسینی (بازیگر)
سمیرا مخملباف (کارگردان)
رویا نونهالی (بازیگر)
شَهرنوش پارسی‌پور (نویسنده)
بزرگ علوی ( نویسنده)

- فرنگی
ادیسون (مخترع آمریکایی)
گالیله (دانشمند ایتالیایی)
فرانسیس بیکن (فیلسوف انگلیسی)
چارلز داروین (طبیعیدان انگلیسی)
لنگستن هیوز (نویسنده آمریکایی)
سامرست موآم (نویسنده انگلیسی)
چارلز دیکنز (نویسنده انگلیسی)
پرلمان (نویسنده آمریکایی)
پل نیومن (هنرپیشه آمریکایی)
کیم نواک (هنرپیشه آمریکایی)
کلارک گیبل (هنرپیشه آمریکایی)
جیمز دین (هنرپیشه آمریکایی)
فرانکلین روزولت (رئیس جمهور سابق آمریکا)
آبراهام لینکلن و رونالد ریگان(روسای جمهور سابق آمریکا)
ملک عبدالله دوم (پادشاه اردن)
دمیتری مندلیف (شیمیدان روس)


*اسفند ماه

- ایرانی
آیت‌الله محمود طالقانی (فعال سیاسی)
حاج احمد خمینی (فرزند رهبر پیشین انقلاب)
ایرج نوذری (بازیگر)
پروین اعتصامی (شاعر)
هوشنگ ابتهاج (شاعر)
مرجانه گلچین (بازیگر)
لیلا فروهر (خواننده)
عمران صلاحی (نویسنده)

- فرنگی
میکل آنژ (نقاش ایتالیایی)
ریمسکی کرساکف (آهنگساز روسی)
فردریک شوپن (آهنگساز فرانسوی)
اوگوست رنوار (نقاش فرانسوی)
جان اشتاین بک (نویسنده آمریکایی)
ادوارد آلبی (نمایشنامه نویس آمریکایی)
الیزابت تیلور (هنرپیشه آمریکایی)
جورج واشنگتن (رئیس جمهور سابق آمریکا)
ویکتور هوگو (نویسنده فرانسوی)
میخائیل گورباچف (آخرین رییس جمهور شوروی)

جوک های جدید

- آمریكاییه میخواسته غضنفر ضایع كنه می‌برتش تو آمریكا و بهش میگه: زمین را بكن. غضنفر بعد از100متر كندن به یک سیم میرسه، آمریكاییه بهش میگه: ببین ما از100سال پیش تلفن داشتیم!
غضنفر هم یارو رو می‌برتش تو شهرشون و بهش میگه: بكن، آمریكاییه بعد از100متر كندن به چیزی نمیرسه، غضنفر بهش میگه ببین ما از100سال پیش موبایل داشتیم!

- به غضنفر میگن بابات به رحمت ایزدی پیوست،
میگه: رحمت ایزدی دیگه کیه؟
میگن: نه منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت،
میگه: دیار باقی دیگه کجاست؟
میگن: یعنی دار فانی رو وداع گفت،
میگه: دار فانی دیگه چه جور داریه؟
میگن: یعنی رخت از این دنیا بربست،
میگه: منظورتون رو نمیفهمم!
میگن: احمق، بابات مرد،
میگه: احمق خوتی، بابا دیگه کیه!

- غضنفر جلوی یک عابر بانک ایستاده بود و التماس می‌کرد: تو می‌تونی دو میلیون تومان به من قرض بدی، می دونم که داری، کمکم کن، به خدا بهت بر می گردونم!

- غضنفر دوتا کراوات زده بود که بره عروسی، بهش میگن چرا دوتا کراوات زدی؟
میگه: آخه عقد و عروسی با همه!

- غضنفر را برای بار پنجم به جرم دزدی می‌برن دادگاه
قاضی میگه: خجالت بکش این دفعه‌ی پنجم که میای دادگاه.
غضنفر میگه: خودت خجالت بکش که هر روز اینجایی!

- به غضنفر میگن: حالت چطوره؟
میگه: سلام میرسونه!

- غضنفر داشت می‌رفت بهشت زهرا، بهش میگن چرا با خودت کمپوت می‌بری؟
میگه: آخه ‌گل گیرم نیومد!

- معلم از دانش آموز میپرسه: ناصرالدین شاه چه طوری بر تخت پادشاهی نشست؟
شاگرد: چهار زانو!

- به غضنفر میگن: با ریلكس جمله بساز.
میگه: رفتم باغ وحش با گوریل‌عكس گرفتم!

- یک نفر در و پنجره ساز بوده، میره خواستگاری، ازش میبرسن: چکاره‌ای؟
میگه: ویندوز نصب می‌کنم!

- شرلوک هلمز با واتسون میرن بیرون شهر و تو چادر میخوابن، نصفه‌های شب شرلوک هلمز واتسون رو بیدار میكنه میگه: به آسمون نگاه كن چی میبینی؟
واتسون: یه عالمه ستاره!
هولمز: از اینهمه ستاره چی میفهمی؟
واتسون: از چه نظر؟ ستاره شناسی؟ الهیات؟ فلسفه؟ از كدوم زاویه بگم؟ تو چی میفهمی؟
هولمز: احمق! چادرمونو دزدیدن!

رایج ترین و طولانی ترین نام خانوادگی ایرانی

از بدو تاسیس سازمان ثبت احوال در کشورتا کنون صد میلیون سند سجلی در کشور ثبت شده که قریب سی میلیون آنها تاکنون فوت کرده اند.

عبودی معاون حقوقی سجلی سازمان ثبت احوال کشور با اعلام این مطلب گفت ده هزار واژه به عنوان نام خانوادگی انتخاب شده که بیشترین واژه هایی که مردم از سال 1297 تا کنون انتخاب کرده اند، واژه محمدی است که بیشترین نام خانوادگی رایح در بین ایرانیان محسوب می شود.

وی با اشاره به اینکه نامهای خانوادگی ترکیبی با این واژه نظیر میرمحمدی وپور محمدی نیز در کشور فراوانی بسیار دارد گفت: بعد از محمدی ، نام های خانوادگی حسینی ،احمدی و موسوی قراردارند ، در عین حال فراوانی برخی نام های خانوادگی در استانها نیز متفاوت هست مثلا نام خانوادگی گودرزی در استان لرستان ،‌در استان فارس نام خانوادگی زارع ، در استان کرمان سالاری ، و در استان مازندران نام خانوادگی حسینی بیشترین فراوانی را دارد.
اسماعیلی مدیر امور سجلی و پژوهش سازمان ثبت احوال کشور درباره طولانی ترین نام خانوادگی کشور گفت نام خانوادگی طولانی بدو الصدور زیاد داشتیم ، که طولانی ترین آن 35 کاراکتر(حرف) دارد و یک نمونه از آن (آقا میرزا محمدعلی شیرازی) است که تمامی الفاظ آن نام خانوادگی یک فرد ایرانی بوده است.

۱۳۸۸ شهریور ۱۹, پنجشنبه

فال بوسه

دوست داريد بدانيد كه چطور احساسات گرم و سوزان معشوقه تان را ارضاء مي كنيد؟ اين فال در مورد سبك بوسيدن متولدين ماه هاي مختلف است.

اميدواريم با خواندن اين فال بتوانيد با شخصيت معشوقتان بيشتر آشنا شويد و ببينيد كه لب هايتان چه سرنوشت عشقي براي شما رقم مي زند!


برج حمل (فروردين)
بوسه هاي شما تند و سريع و بسيار پرحرارت هستند كه نشانگر حس شهوتران و لذت طلب شماست، اما اين احساس داغ و سوزان خيلي زود فروكش مي كند.

برج ثور (ارديبهشت)
بوسه هاي شما با تعلل صورت مي گيرد اما بوسه هايي ژرف و با احساس هستند كه پي در پي مي آيند و مي آيند و…

برج جوزا (خرداد)
بوسه هاي شما با فوران خنده، لبخند و مسخره بازي قطع مي شود.

برج سرطان (تير)

بوسه هاي شما گرم و لطيف است، و دوست داريد تا ابد به آن ادامه دهيد…

برج اسد (مرداد)
بوسه هاي شما وحشي و پراحساس، همراه با چنگ زدن و گاز گرفتن است. هيچگاه موقع بوسيدن از بروز احساسات خود جلوگيري نمي كنيد و دوست داريد ديگران شما را به اين خاطر تشويق كنند.

برج سنبله (شهريور)

بوسه هاي شما بسيار دقيق، ظريف و ماهرانه است و معشوقتان زماني متوجه آن مي شود كه شما كارتان را تمام كرده ايد

برج ميزان (مهر)

آن قدر نگران وضعيت تنفستان هستيد كه نمي توانيد خوب به بوسيدنتان بپردازيد.

برج عقرب (آبان)
شما خيلي زود از بوسيدن مي گذريد و به سراغ چيزي مي رويد كه پشت سر آن برسد.

برج قوس (آذر)
بوسه هاي شما غافلگير كننده و خود به خودي هستند كه باعث مي شود معشوقتان بيش تر و بيش تر طلب كند.

برج جدي (دي)
بوسه هاي شما لحظه ي خلاص شدن و آزادي از استرسي است كه در طول روز اسيرتان كرده است.

برج دلو (بهمن)

بوسه هاي شما خيس و با كثيف كاري همراه است و هنگام بوسيدن چشمانتان را باز نگاه مي داريد!

برج حوت (اسفند)

بوسه هاي شما رويايي، خيال انگيز، عاشقانه و ابدي است.

15 کاری که خانومهاتون رو عاشق شما میکنه!

اینها کارهایی است که باید برای خانمتان انجام دهید ، که البته 5 مورد آخر برای هر دو طرف مفید است.

1- خانمها از اينکه همسرشان در مورد نوع لباس پوشيدن و نوع ارايش کردن پيشنهاد بدهند يا انتقاد بکنند خيلي خوشحال ميشوند چرا که مي فهمند براي شوهرشان اهميت دارند

2- هميشه با ملايمت با اون صحبت کنيد زماني که حرف ميزند به چشمانش نگاه کنيد

3- زنان از اينکه توسط همسرشان نوازش شوند لذت ميبرند بهتر است آنها در آغوش بگيريد با موهاي آنها بازي کنيد با بوسه اي داغ برروي پيشاني صورت آنرا از نعمت احساس آرامش کردن بهره مند سازيد

4- بعضي وقتها بهتره از سرکار که به منزل تشريف مياوريد دست خالي نيامده و حتي با يه شاخه گل کوجک هم که شده او را غافلگير کنيد حتما احتياجي نيست که براي غافلگير شدن از سرويس طلا يا ... استفاده کنيد چرا که زن شما از توانايي مالي شما با خبر است

5-بهتر است قبل از برقراري رابطه ج..ن..ص..ی او را مطلع کنيد چرا که امکان دارد در شرايطي نباشند که تمايل به برقراري رابطه داشته باشند در اين صورت با بد اخلاقي با او رفتار نکنيد و اين رابطه را به زمان ديگري موکول کنيد

6- آقايان بايد چند تاريخ را حتما يادداشت کنند و به خاطر بسپارند تاريخ ازدواج ، تاريخ تولد همسر و ولنتاين هم امروزه اضافه شده . بهتر است براي اين سه تاريخ پس اندازي داشته باشيد!

7- گردش و تفريح از کارهاي واجب در طول زندگي ميباشد همانطور که کسب درآمد وظيفه شما ميباشد به همان مقدار درست و بجا خرج کردن هم واجب ميباشد

8- زنان عادت دارند يک حرف را چند بار تکرار کنند بهتر است با اين قضييه کنار بياييد چون راه درمان ندارد!

9- دز هنگامي که در دوران قا.ئد.گي (Period)هستند در رفتارهاي انها تغييراتي صورت ميگيرد که موقتي هستند کم حوصلگي زود عصباني شدن احتياج به هم صحبت و در برخي موارد احتياج به رابطه ج..نص..ي در اين دوران وجود دارد

10- پوشيدن لباسهاي شيک و ترو تميز استفاده از عطرهاي خوشبو کفش هميشه واکس زده دور انداختن جواربهاي سوراخ موهاي مرتب روي خندان روابط عمومي بالا نکاتي هستند که حتما شما ميدانيد و انجام ميدهيد!

11- بهتر است در جمع بجاي استفاده از واژه تو از واژه شما استفاده کنيد احترام گذاشتن را فراموش نکنيد

12- رابطه خود با رفقاي مجرد خود را اگرچه صميمي هم که باشند در حد تماس تلفني و ملاقات يک جلسه در ماه ادامه دهيد اگر قصد دعوت کردن دوست مجرد خود را به منزل داريد قبلش با همسرتان هماهنگي کنيد بهتر است دوستان مجرد و متاهل خود را دريک جلسه دعوت کنيد تا دوست مجرد شما تشويق به ازدواج کردن بشود هرگز به خانه دوست مجرد خود نرويد.

13- لج و لجبازي نکنید که زندگي را به آتش ميکشد بهتر است شما همسرتان را شرمنده کنيد پيش ار اينکه اون اينکار را انجام دهد.

14- هروقت تو یه رابطه غرور و مردونیگتون رو فراموش کردید اول فاتحه ی رابطه هه رو بخونید، بعدشم برای بقیه ی زندگیتون فاتحه ی شخصیت شامختون رو! یادتون باشه، هیچی برای یه مرد بدتر از زیر پا گذاشتن غرور و شخصیتش نیست(گاهی حتی آقایون اینکارو می کنن بدون اینکه خودشون متوجه باشن). یعنی عمو جان، شما اگه تو یه رابطه هم بیش از حد و اندازه و عرفش بخوای عرق بریزی و مایه بذاری تنها چیزی که از دست می دی غرور خودته. ناز بکشید، جنتلمنانه رفتار کنید، محبت کنید، اما غرور هم داشته باشید. اینا اصلا باهم در تضاد نیستن.

15- خلاقیت داشته باشید و واسه نشون دادن علاقتون به همسرتون کارای جدید کشف کنید. مثلا وقتی میره سراغ مسواک زدن و میبینه قبلا یه نفر خمیر دندون زده رو مسواکش و تو لیوان گذاشته جلوی آینه ، حس میکنه یه نفر همیشه به فکرشه (البته این کارارو هر روز نکنیدا)

دختری که توسط شیاطین تسخیر شد

آنه لیز میشل، متولد سال 1952 و فوت شده در 1976. دختری که بسیار از افراد پذیرفتند که او توسط شیاطین تسخیر شده است!

در سال 1968 زمانی که او 17سال سن داشت و در دبیرستان مشغول به تحصیل بود، اولین تجربه و تشنج خود را تجربه کرد. پس از آن در 1969 او مورد اولین حمله صرع قرار گرفت. سپس او تحت نظر یک متخصص مغز و اعصاب قرار گرفت و این پزشک تشخیص داد که او بیماری صرع همراه با تشنج رنج می‌برد.

به زودی مشکلات آنه لیز آغاز شد بطوریکه او اعلام می‌کرد اشیا و اجسام اطرافش حرکت می‌کنند، او حتی اعلام کرد که صداهایی را می‌شنود که به او می‌گفت: تو نفرین شده هستی!!

در سال 1973 اعلام شد که او از افسردگی رنج می‌برد.
در سال 1975 عده‌ای اطمینان پیدا کردند که روح او تسخیر شده است، به همین جهت والدین او از ادامه درمان پزشکی صرف نظر کردند و از راه جن گیری برای درمان بهره بردند.
علائم آنه لیز مانند افرادی بود که از اسکیزوفرنی رنج می‌برند اما آنها به درمان پاسخ مثبت می‌دهند اما درمورد او قضیه فرق می‌کرد.

اولین بار یک زن مسن تشخیص داد که آنه لیز توسط شیاطین تسخیر شده است، او متوجه شد که آنه لیز از تصویر عیسی(ع) دوری می‌کند و از نوشیدن آب مقدس طفره می‌رود. او همچنین اعلام کرده که بوی بدی مانند بوی جهنم از بدن آنه لیز استشمام می‌کند.
یک جنگیر به ملاقات او می‌آید و متوجه می‌شود که موضوع حقیقت دارد و او تسخیر شده است به همین جهت برای مراسم جن گیری از اسقف اجازه درخواست میکند و پس از چندبار اجازه به وی داده می‌شود.

جلسات جن گیری چندین بار صورت گرفت اما دو کشیشی که برای اینکار آمده بودند، نتوانستند این کار را انجام بدهند.
او کارهای عجیب بسیار انجام می‌داد. او به خوردن مگس و عنکبوت عادت کرده بود و حتی ادرار خودش. او کارهای عجیب دیگر نیز انجام می‌داد برای مثال یک بار او به حالت سینه خیز به زیر یک میز رفت و به مدت دو روز مانند سگ واق واق می‌کرد. او اغلب ساعت‌جیغ می‌کشید و این کارها برای او امری عادی شده بود.

هنگامی که بدن او تسخیر شد به شدت ضعیف شد و نمی‌توانست غذا بخورد. این تصویر مربوط مراسم جن گیری از وی می‌باشد که به مدت 10ماه ادامه داشت اما نتیجه‌ای در بر نداشت و او روز به روز ضعیف و ضعیف‌تر شد.

در سال 1978 تقریبا بعد از گذشت 2سال از مرگ وی، والدین او تصمیم گرفتند که نبش قبر بکنند و تابوت را تغییر دهند. بعدها مشخص شد که علت این امر پیغامی بود که از یک راهبه دریافت کرده بودند، مبنی بر اینکه او احساس میکند که جسد آنه لیز سالم مانده است. پس از نبش قبر مشخص شد که جسد او فاسد شده است. هیچگاه اجازه پخش تصاویر جسد وی صادر نشد.

آنه لیز قبل از مرگ و لحظات پایانی عمرش صحبت کرد و از کشیش خواست تا برایش طلب آمرزش کند. او درمورد گناهان جوانان و کشیشان کلیساهای مدرن مطالبی را عنوان کرد.

آنه لیز و سه خواهرش مانند پدرش انسان‌های معتقدی بودند و مذهب کاتولیک داشتند.

درمورد مرگ آنه لیز چهار نفر محکوم شدند. پدر و مادر او و همچنین دو کشیشی که برای مراسم جن گیری تلاش می‌کردند. گویا آنها به 6ماه حبس محکوم شدند چرا که در نگهداری از یک بیمار کوتاهی کرده بودند.

اما نکته آخر و جالبی که مادر او عنوان کرد:
من میدانم که ما کار درستی انجام دادیم چرا که من اثر عیسی مسیح را در کف دستان دخترم دیدم. او مُرد تا بسیاری از مردم باز هم بخدا ایمان بیاورند و فراموش نکنند که نباید گناه انجام بدهند.
می‌گویند در کف دستان آنه لیز مانند کف دستان عیسی مسیح سوراخ شده بود. هنگامیکه عیسی مسیح را به صلیب می‌کشیدند، در کف دستان او سوراخ‌هایی ایجاد کردند.
گویا پس از اتفاقاتی که برای آنه لیز پیش آمد، افراد بسیاری بازهم به خدا ایمان آوردند.

دزدترین گردشگران جهان

گزارش سرویس بین الملل "جهان"، روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارنوت" در شماره روز جمعه گذشته خود طی گزارشی به بررسی رفتار و کردار گردشگران صهیونیستی پرداخت و آنان را به شدت مورد انتقاد و حمله شدید قرار داد.

هر بار که گردشگران خارجی از هتل خارج می‌شوند، کارگران باید فورا برای شستن حوله و دیگر وسایل اتاق، دست به کار شوند اما وقتی گردشگران اسرائیلی می‌روند چنین دردسری نداریم چون همه چیز را با خود می‌برند. البته آنان همیشه سعی می‌کنند چیزهای ارزان قیمت بردارند تا ما فورا متوجه نشویم اما برخی از آنان به قدری بی رحم هستند که حتی آینه توالت را هم می‌دزدند.

در این گزارش "یدیعوت آحارنوت" فاش شده بود که گردشگران صهیونیستی سالانه 400 هزار حوله و صدها هزار شامپو، صابون، ملافه، برخی ادواتی که درون یخچال وجود دارد و مواد دیگر بهداشتی از هتل‌های اسرائیلی می‌دزدند.

این آمار و ارقام از بررسی بیش از 85% هتل‌های موجود در سرزمین های اشغالی بدست آمد و نکته قابل توجه این است که اتاق‌هایی که به گردشگران اروپایی یا دیگر کشورهای جهان داده می‌شود، پس از تخلیه هیچ آسیبی ندیده و هیچ چیزی از آن ربوده نشده است در حالیکه اتاق‌هایی که به گردشگران صهیونیستی داده می‌شود، همواره مورد سرقت قرار می‌گیرد.

در همین حال روانشناسان صهیونیستی با هدف توجیه دزدی گردشگران صهیونیستی، می‌گویند: گردشگران صهیونیستی همیشه دوست دارند به هر جایی که می روند از آنجا یک یادگاری داشته باشند از همین رو گاهی برخی وسایل هتل‌های مختلف را بر می دارند.

در همین راستا صاحب یکی از هتل‌های اسرائیلی، لبخندزنان در این باره می‌گوید: هر بار که گردشگران خارجی از هتل خارج می‌شوند، کارگران باید فورا برای شستن حوله و دیگر وسایل اتاق، دست به کار شوند اما وقتی گردشگران اسرائیلی می‌روند چنین دردسری نداریم چون همه چیز را با خود می‌برند.

وی در ادامه افزود : البته آنان همیشه سعی می‌کنند چیزهای ارزان قیمت بردارند تا ما فورا متوجه نشویم اما برخی از آنان به قدری بی رحم هستند که حتی آینه توالت را هم می‌دزدند.

مودب‌‌ترين و بي ادب‌ترين شهرهاي دنيا

به بررسي 35 شهر مهم جهان با شاخص‌هاي منحصر به فرد خود پرداخته و طي آن مودب ‌ترين و بي ‌ادب‌ ترين شهرهاي جهان را معرفي كرده است.

شاخص هاي اين انتخاب حول چند مورد بوده است كه نوعي جهت‌گيري خاص را در بر مي‌گيرد. بررسي كنندگان اين پژوهش مطبوعاتي نخست پشت سر ديگران وارد جايي شدند تا ببينند اين افراد در را پشت سر خود مي‌بندند يا خير ، دومين شاخصه اين تحقيق نيز خريد از 20 مغازه يك شهر بوده است تا ببينند رفتار فروشندگان با مشتري ‌ها چگونه است و آيا آنها هنگام ورود مشتري با او لبخند مي زنند.

سومين شاخصه نيز، انداختن عمدي يك پوشه و رها كردن كاغذهاي درون آن در 20 محله شلوغ شهر بوده تا ببينند چند درصد مردم به جمع كردن كاغذها به فرد كمك مي كنند.

بر اساس ادعاي اين نشريه امريكايي به ترتيب نيويورك، زوريخ و تورنتو مودب ترين شهرهاي جهان معرفي شدند. همچنين شهرهاي آسيايي در اين ارزيابي جزء بي‌ادب ترين شهرهاي جهان معرفي شدند.

بر اين اساس بمبئي و بخارست پايتخت روماني و كوالالامپور پايتخت مالزي از جمله بي‌ادب ترين شهر ها معرفي شدند. همچنين سئول ، سنگاپور و مسكو در رتبه هاي بعدي شهرهاي بي ادب جهان جاي گرفتند.

بنا بر گزارش اين نشريه پايتخت كشورهاي آلمان ، برزيل ، كرواسي ، نيوزلند ، لهستان ، مكزيك ، سوئد ، مجارستان و اسپانيا به ترتيب رتبه هاي چهارم تا دوازدهم شهر هاي مودب را به خود اختصاص دادند.

نابغه‌ترين و ديوانه‌ترين دانشمندان جهان

ليست ديوانه ترين دانشمندان جهان که توسط نشريه اي علمي منتشر شده است به معرفي 10 نفر از نابغه هاي تاريخ بشر مي پردازد که در عين ارائه ابداعاتي که حيات بشر را متحول کرده اند از خصوصيات رفتاري عجيبي نيز برخوردار بوده اند.
دانشمندان بزرگي که نام آنها در تاريخ بشر به عنوان بزرگترينها به ثبت رسيده است در زمان حيات خود نسبت به ديگر افراد به گونه اي غيرعادي به شمار مي آمده اند. اين افراد با هوش بسيار بالاي خود نه تنها طرحي جديد و گاه غيرعادي را به زندگي بشر افزودند، بلکه ديدگاه انسان نسبت به جهان را به طور کل تغيير دادند.

نشريه علمي لايوساينس به منظور معرفي اين افراد که در دوره خود از برترينها به شمار مي رفته اند، طي گزارشي جالب ليست 10 نفر از اين دانشمندان که به دليل بالا بودن بيش از حد سطح هوشي از نظر بسياري از افراد زمان خود ديوانه به شمار مي رفته اند را با عنوان "ليست 10 تن از ديوانه ترين دانشمندان جهان" منتشر کرده است.

يوهان کونراد ديپل: وي در کشور آلمان و در قلعه اي به نام فرانکشتاين متولد شده و رشد کرد. در قرن 17 ميلادي وي به عنوان يک شيمي دان موفق به ابداع رنگدانه آبي پروس يکي از اولين رنگهاي شيميايي ترکيبي در جهان شد. اما اصلي ترين و بي پايان ترين تلاش وي که شهرت زيادي را نيز برايش به ارمغان آورد تلاش براي کشف اکسير حيات يا ناميرايي است. شايعاتي که درباره آزمايشهاي وي بر روي اجساد انسانها وجود داشته است الهام بخش شکل گيري شخصيت افسانه اي داستان فرانکشتاين بوده است.

وارنر ون براون: وي در سن 12 سالگي قطار اسباب بازيش را از ترقه پر کرده و در ميان خياباني شلوغ در آلمان منفجر کرد. اين عمل نشانه از پديده اي بود که در آينده در حال وقوع بود. وي در نهايت به عنوان مغز برنامه هاي موشکي V-2 هيتلر به عنوان اسير جنگي به زندان افتاد و سپس راه خود را به سوي فضا و اکتشافات فضايي باز کرد. وي در حاليکه در برنامه هاي فضايي آمريکا دست داشت به عنوان استاد فلسفه و غواصي نيز مشغول به کار بود.

رابرت آپنهايمر: رئيس پروژه منهتن که به منظور توليد اولين بمب اتمي جهان راه اندازي شده بود، هرگز در ابراز احساس خود در رابطه با جامعه گرايي و حس کشمکش و ناسازگاري درباره بمباران اتمي ابايي نداشت. به طوريکه تمامي نيروي سياسي و دانشگاهي خود را بر روي اين موضوعات متمرکز کرد. وي با وجود اين مجادله ها و درگيريها به عنوان مردي شناخته مي شود که زبانهاي آلماني و هندي را تنها به اين منظور آموخت تا در هنگام آزمايش اولين بمب اتم خود قسمتهايي از کتاب مقدس هندوها را به عنوان خطابه بيان کند.

فريمن ديسون: وي در زمينه هاي علم فيزيک و نويسندگي داستانهاي علمي تخيلي بسيار چيره دست بوده است. ديسون در سال 1960 نظريه اي را مبني بر نياز انسان در توليد لايه اي محافظتي براي محاصره منظومه خورشيدي و حداکثر استفاده از نور خورشيد ارائه کرد. اين لايه اکنون با عنوان لايه ديسون شناسايي مي شود. ديسون عميقا به حيات ماورايي اعتقاد داشته و بر اين باور بود انسان طي چند دهه آينده قادر به برقراري ارتباط با موجودات ماورائي خواهد بود.

ريچارد فين مان: وي نيز يکي از نابغه هايي بود که در پروژه منهتن حضور موثري داشته و در تيم نخبه هايي بود که بمب اتم را توليد کردند. فين مان يکي از مهمترين دانشمندان قرن بيستم ميلادي به شمار مي رود. وي در کنار مشغله خود به عنوان يک فيزيکدان به موسيقي و طبيعت علاقه بسياري داشت و موفق به رمزگشايي خط هيروگليف مايانها شده بود.

جک پارسونز: وي در عين حال که از پايه گذاران لابراتوار رانشي جت به شمار مي رود به صورت مداوم به تمرين جادو و جادوگري مي پرداخته است. اين دانشمند مرموز و فعال در زمينه علوم فضايي از تحصيلات رسمي برخوردار نبود و در عين حال رياست توليد راکتي سوختي براي هدايت ايالات متحده به فضا را در دست داشت. وي طي حادثه اي ناگوار در حال انجام آزمايشهايي در محل سکونت خود در اثر انفجاري بزرگ از دنيا رفت.

جيمز لاولاک: اين دانشمند زيست محيطي مدرن و مخترع فرضيه بزرگ جهان ابر ارگانيسم، در ارائه پيش بيني هاي وحشتناک درباره تغييرات جوي شهرت زيادي داشته است که اکنون مي توان به خوبي ديد بسياري از پيش بيني هاي وي به حقيقت پيوسته اند. بر اساس پيش بيني وي مرگ تدريجي در حدود 80 درصد از جمعيت بشر تا سال 2100 امري اجتناب ناپذير خواهد بود.

نيکولا تسلا: تسلا فردي است که در هنگام روشن کردن يک سوئيچ بزرگ الکتريکي بايد تصوير وي را در ذهن داشت. وي به عنوان مخترع راديوي بي سيم و ژنراتورهاي AC که کليد آغاز عصر الکتريک به شمار مي رود، شناخته مي شود. وي همچنين به عنوان نابغه ديوانه نيز شناخته مي شد زيرا بسيار کم خوابيده و از بدن خود به عنوان ابزاري رسانا براي نمايش دستاوردهايش در جمع استفاده مي کرد.

لئوناردو داوينچي: اين دانشمند و نقاش محبوب ايتاليايي به گونه اي از ميان تمامي شاهکارهاي دوران رنسانس اين فرصت را پيدا مي کرد تا به جهان نامتعارف نيز سرکي بکشد. در کتاب طراحيهاي اين دانشمند ايتاليايي که اکثرا به صورت قرينه نگاشته شده، سرزمين عجايبي از ماشينها و طراحي هاي شگفت انگيز نهفته است که بسياري از آنها نهفته باقي مانده و برخي از آنها از جمله طرح هلي کوپتر اوليه وي قرنها بعد به واقعيت تبديل شد.

آلبرت اينشتين: وي به طور قطع با ارائه نظريات فيزيکي متعددي که جهان را متحول ساخته از نابغه ترينهاي اين ليست 10 نفره به شمار مي رود. وي علم فيزيک را با ارائه نظريه نسبيت احيا کرده و در زمينه هاي گرانش و کوانتم به موفقيتهاي زيادي دست يافت. وي همچنين به مسابقه دادن با قايق بادي اش در روزهاي بدون باد تنها به منظور قدرت نمايي بسيار علاقه مند بود.

10 حادثه پرهزینه جهان

۱- حادثه چرنوبیل

ميزان خسارت: ۲۰۰ میلیارد دلار

در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶انفجار در نیروگاه اتمی چرنوبیل باعث آلودگی بیش از ۵۰ درصد سطح کشور اکراین شد. 7/1 میلیون نفر در این حادثه دچار آسیب شدند و هنوز آثار آن مثل بیماری سرطان باقی مانده است. هزینه پاک‌سازی و تعمیر و جبران خسارت این حادثه نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است. فقط ایجاد یک حفاظ فلزی دور این نیروگاه، نزدیک ۲میلیارد دلار خرج برداشته است.

2- حادثه شاتل فضایی کلمبیا

ميزان خسارت: ۱۳ میلیارد دلار

در تاریخ ۱ فوریه ۲۰۰۳، شاتل فضایی کلمبیا در هنگام بازگشت به زمین منفجر شد. علت حادثه سوراخی بود که ۱۶ روز قبل و در هنگام پرواز کلمبیا به سمت فضا در یکی از بال‌های شاتل ایجاد شده بود. هزینه‌ای نزدیک به ۱۳ میلیارد دلار برای فرستادن این فضاپیما و مطالعات و تحقیقات انجام شده برای این پرواز صورت گرفته بود ( به غیر از هزینه خود فضاپیما). این حادثه پر خرج‌ترین حادثه سفر تحقیقاتی جهان نام گرفته است.

۳- نشت نفت از نفتکش Prestige

ميزان خسارت: ۱۲ میلیارد دلار

در تاریخ ۱۳ نوامبر ۲۰۰۲، نفت‌کش پرستیژ حامل ۷۷۰۰۰ تن نفت سنگین در نزدیک سواحل اسپانیا دچار حادثه شد. کاپیتان از نیروهای ساحلی اسپانیا درخواست کمک کرد. ولی آن‌ها نفت‌کش را مجبور کردند از سواحل اسپانیا دور شود. بعد از آن بود که کشتی در طوفان گرفتار شد و سوخت آن در دریا پراکنده شد. هزینه پاک‌سازی نفت رهاشده نزدیک به ۱۲ میلیارد دلار تخمین زده شد.

۴- حادثه شاتل Challenger

ميزان خسارت: هزینه ۵/۵ میلیارد دلار

در تاريخ ۲۸ ژانویه ۱۹۸۶، شاتل فضایی چلنجر، ۳۷ ثانیه بعد از پرواز منفجر شد. اشکال در یکی از مخازن سوخت و نشت سوخت مایع حامل شاتل عامل انفجار بود. هزینه ساخت شاتل بیش از ۴/۵ میلیارد دلار و نزدیک ۱ میلیارد دلار نیز هزینه تجهیزات آسیب دیده در اثر این انفجار بوده است.

۵- انفجار گاز در خطوط لوله شرکت Alpha Oil

ميزان خسارت: ۳/۴ میلیارد دلار

در تاریخ ۶ جولای ۱۹۸۸ انفجار در لوله انتقال سوخت یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های نفتی جهان رخ داد و ۱۶۷ کشته در پي داشت.

6- نشت نفت از نفت کش شرکت Exxon

ميزان خسارت: ۲/۵ میلیارد دلار

در تاریخ ۲۴ مارس ۱۹۸۹ نشت نفت از یکی از نفت‌کش‌های شرکت Exxon رخ داد كه هزینه پاک‌سازی نفت رها شده نزدیک به ۲/۵ میلیارد دلار برآورد شد.

7- سقوط جنگنده B-2

ميزان خسارت: ۱/۴ میلیارد دلار

در تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۰۸، یکی از ۲۱ بمب‌افکن‌های B-2 ساخت آمریکا لحظاتی بعد از پرواز سقوط کرد. علت حادثه نفوذ رطوبت به سیستم رایانه‌ای کنترل پرواز بود. این حادثه پرخرج‌ترین حادثه هوایی جهان نیز است. هر دو خلبان هواپیما با خروج اضطراری نجات یافتند. هر کدام از این جنگنده‌ها نزدیک به ۱/۴ میلیارد دلار ارزش دارند.

8- حادثه تصادف قطار در کالیفرنیا

ميزان خسارت: ۵۰۰ میلیون دلار

در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۸، در اثر برخورد قطار در کالیفرنیا ۲۵ نفر کشته شدند. پرداخت غرامت به بازماندگان این حادثه ۵۰۰ میلیون دلار برای شرکت راه‌آهن خرج تراشيد.

9- سقوط تانکر حامل سوخت از پل Wiehltal در آلمان

‌ميزان خسارت: هزینه ۳۵۸ میلیون دلار

در تاریخ ۲۶ آگوست ۲۰۰۴، تانکری حامل ۳۲۰۰۰ لیتر سوخت، از روی پلی در آلمان سقوط کرد و منفجر شد. هزینه اولیه تعمیر پل حدود ۴۰ میلیون دلار و هزینه ساخت پل جدید ۳۱۸ میلیون دلار خرج داشت.

10- غرق شدن تایتانیک

‌ميزان خسارت: ۱۵۰ میلیون دلار

در تاريخ ۱۵ آوریل 1912 کشتی تایتانیک غرق شد و بیش از ۱۵۰۰ مسافر آن کشته شدند. هزینه ساخت این کشتی در آن زمان ۷ میلیون دلار بود که به زمان حال حدود ۱۵۰ میلیون دلار می‌شود.

سخنان مفيد از بزرگان

1. تمام افكار خود را روي كاري كه داري انجام مي دهي متمركز كنيد .پرتوهاي خورشيد تا متمركز نشوند نمي سوزانند. ( گراهام بل )
2. با داشتن اراده قوي صاحب همه چيز هستيد. ( گوته )
3. زندگي را بدان گونه كه دلخواه شماست تصور كنيد تا الگوهاي رفتاري مثبت را به زندگي خود جذب كنيد. ( اندرو متئوس )
4. اجراي موازين اخلاقي سبب هماهنگي و توازن در زندگي انسان مي شود. (نورمن وينسنت پيل )
5. بيشتر مردم فقط بخش كوچكي از توانايي هايشان را به كار مي گيرند. ( مارك فيشر )
6. هر كار بزرگ در آغاز محال به نظر مي رسد. (كارلايل )
7. بي فايده ترين روزها، روزي است كه در آن نخنديده باشيم. ( چارلز فيلد )
8. سرچشمه همه فساد ها بيكاري است.‌ (پاسكال )
9. مرد را به فعل او امتحان كنيد نه به قول او . ( افلاطون )
10. هرگز مغرور نشو، زيرا غرور ميكروبي كشنده است. ( دونالد والترز )
11. كليد داشتن روابط خوب با ديگران، پذيرش آن ها به همان صورتي است كه هستند. (برايان تريسي )
12. خوش بيني موجب آرامش روح و تندرستي جسم است. (حضرت علي (ع))
13. انسان زماني يك دوست واقعي دارد كه خودش هم يك دوست واقعي باشد. ( امرسون )
14. پيروزي يعني اراده كردن. ( ناپلئون )
15. هنگامي كه به درگاه خداوند دعا مي كني، طلب دانش و جرئت نيز بكن.( جكسون براون )
16. با مردمان نيك معاشرت كن تا خودت هم يكي از آن ها بشوي. ( ژرژ هربرت )
17. اگر مي خواهيد غني شويد از هواي نفس بكاهيد. ( ولتر )
18. مرد بزرگ به خود سخت مي گيرد و مرد كوچك به ديگران. ( كنفوسيوس )
19. گرد رفتار هايي كه شما را به سمت گناه سوق مي دهند نگرديد. ( آنتوني رابينز )
20. كسي كه خود را دوست دارد، احسان كند. (خواجه نصيرالدين طوسي )

این زن بيست و سومين فرزندش را به دنیا آورد!

زن 57 ساله چالدراني بيست وسومين فرزند خود را به دنيا آورد .

آخرين فرزند خانم زينب دولتخواه که يک نوزاد دختر است به دليل عوارض ناشي از سن بالا به روش سزارين به دنيا آمد اما 22 فرزند ديگرش طبيعي و بدون مراجعه به بيمارستان متولد شده اند .

بزرگترين فرزندش 33 سال دارد و 4 فرزندش تشکيل خانواده داده اند .

وي که به همراه شوهر 61 ساله اش در روستاي مخور زندگي مي کند 7 نوه هم دارد

دختران از سال 1230 تا 1401...

سال 1230 :

مرد:دختره خیر ندیده من تا نكشمت راحت نمیشم....
زن:آقا حالا یه غلطی كرد شما ببخشید ! نا محرم كه خونمون نبود.حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده...!!!
مرد: بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. نخیر نمی شه باید بکشمش...
بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه.

سال 1280:

مرد: واسه من می خوای بری درس بخونی؟ می کشمت تا برات درس عبرت بشه. یه بار که مُردی دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی. تو غلط می کنی. تقصیر من بود که گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده. حالا واسه من میخای درس بخونی؟؟؟.

زن: آقا ، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها! شکر خورد. دیگه از این مارک شکر نمی خوره. قول میده...

مرد:(با نعره حمله می کنه طرف دخترش ): من باید بکشمت. تا نکشمت آروم نمی شم. خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدونه درد می کشمت....

- بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه.

سال1330:

مرد: چی؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون)؟ حالا می خوای بری دانشسرا؟ می خوای سر منو زیر ننگ بکنی؟ فاسد شدی برا من؟؟ شیکمتو سورفه (سفره) می کونم...

زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنین. خدا نکرده یه وخ (وقت) سکته می کنین آ...

مرد: چی می گی ززززززن؟؟ من اگه اینو امشب نکوشم (نکشم) دیگه فردا نمی تونم جلوی این فسادو بیگیرم. یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف کنی.....

-- بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه.

سال1380:
مرد: کجا؟ می خوای با تکپوش (از این مانتو خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و وقتی می پوشیشون مث جلیقه نجات پستی بلندی پیدا می کنن) و شلوارک (از این شلوار خیلی برموداها) بری بیرون؟ می کشمت. من... تو رو... می کشم...

زن: ای آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان دیگه همه همینطورین (شما بخونید اکثرا) .

مرد: من... اینطوری نیستم. دختر لااقل یه کم اون شلوارو پائین تر بکش که تا زانوتو بپوشونه . نه... نه... نمی خواد. بدتر شد . همون بالا ببندیش بهتره...

در این دوره هیچ کس گناهکار نیست

سال1401:

زن: دخترم. حالا بابات یه غلطی کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن . اعصابت خورد بشه روی اعصاب عروسکت هم اثر منفی می گذاره آ . ممکنه حتی لاک ناخنت هم بپره. آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت کدر می شه آ مامی. باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه... ببین خودش هم پشیمونه ( مامی اینجا داره اشاره به ددی اشاره می کنه که زود بگو غلط کردم تا عروسکش از خواب نپریده ).

-- بالاخره با صحبتهای زن، دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو می بخشه !!.

8 اشتباه خنده دار درباره مغز

بسیاری از ما، باورهای اشتباهی راجع به مغز داریم،با خواندن این مقاله شما نیز به اشتباهاتتان خواهید خندید.


1- مردان از زنان باهوش‌ترند چون وزن مغزشان 10 درصد بیشتر است!
با این حساب،‌فیل‌ها‌ از آدم‌ها خیلی باهوش‌ترند چون وزن مغزشان 5 برابر است.واقعیت این است كه داشتن مغز بزرگ‌تر به معنای باهوش‌تر بودن نیست.مقایسه وزن مغز در گونه‌های مختلف جانوران نشان می‌دهد كه «هر كه وزنش بیش، مغزش بیشتر.»یعنی طبیعی است كه عضلات نیرومند یك فیل،در مقایسه با عضلات یك گربه،باید تحت كنترل مغز بزرگ‌تری باشد.به همین دلیل است كه فیل 6 هزار گرم مغز دارد و گربه، 30 گرم.

2- ‌عملكرد كامپیوتر مثل مغز است؛چه فرقی می‌كند؟
خیلی فرق دارد! شاید بگویید اصلا كامپیوترهای اولیه را با الگوگیری از عملكرد مغز ساخته‌اند ولی نورولوژیست‌ها در پاسخ به شما می‌گویند اگر قدرت تمام كامپیوترهای دنیا را با هم جمع كنید،باز هم قدرتش به مغز آدمیزاد نمی‌رسد؛یعنی ساختار مغز ما آن‌قدر پیچیده است كه تشبیه‌اش به كامپیوتر،لااقل عصب‌شناسان را به خنده می‌اندازد.

3- وقتی می‌خوابیم،مغزمان استراحت می‌كند؟
نه! یكی از تفاوت‌های بارز مغز و كامپیوتر،همین است.اگر كامپیوتر را خاموش ‌كنیم،دست از كار می‌كشد ولی مغز ما خاموش‌شدنی نیست.حتی وقتی كه ‌خوابیم و استراحت می‌كنیم،مغز ما روشن است و كار می‌كند.این را نوار مغزی (الكتروآنسفالوگرافی) به وضوح نشان می‌دهد.

4-‌ انیشتین با آن همه نبوغ،فقط از 10 درصد مغزش استفاده كرده!
این هم از آن حرف‌هایی است كه باید بشنوید و باور نكنید.می‌گویند این آتش را ویلیام جیمز با نوشتن كتاب «ظرفیت‌های انسانی» در سال 1908 روشن كرد و پس از او،تحقیقات كارل لشلی در سال 1930 این تئوری را توسعه داد.ولی طب به ما می‌گوید كه حتی تخریب بخش كوچكی از مغز (مثلا در جریان سكته مغزی) با عوارض مشهودی همراه است.ضمن این ‌كه اگر 90 درصد مغز برای مدتی طولانی كم‌كار یا بیكار باشد،احتمالا آن 10 درصد باقیمانده هم به مرور از بین می‌رود و به قول پزشكان،دژنره می‌شود.تازه،مگر 10 درصد مغز ما چقدر می‌شود؟چیزی حدود 140 گرم، یعنی اندازه مغز یك گوسفند!پس بشنوید و باور نكنید.

5- ‌تمام آسیب‌های مغزی غیرقابل برگشت هستند؟
خیر! خیلی از آسیب‌های مغزی برگشت‌پذیرند. البته تا 20 سال پیش تصور می‌شد مغز توان بازسازی سلول‌های از دست رفته‌ را ندارد اما اكنون،محققان عقیده دیگری دارند و بسیاری از آسیب‌های مغزی را برگشت‌پذیر می‌دانند.

6- شنیدن موسیقی،مغز ما را تقویت می‌كند؟
شاید حال‌مان را بهتر كند ولی مغزمان را نه.تاثیر مثبت موسیقی بر حافظه پدیده‌ای كه تا مدت‌ها از آن با عنوان «تاثیر موتزارت» یاد می‌شد امروزه فاقد اعتبار است.البته ثابت شده كه نواختن یك ساز می‌تواند به بهبود عملكرد مغزی كمك كند،ولی شنیدن موسیقی چنین تاثیری ندارد.

7-‌ چپ ‌دست‌ها فقط از نیمكره راست مغزشان استفاده می‌كنند؟
نه! چپ‌ دست‌ها از نیمكره چپ مغزشان هم استفاده می‌كنند ولی نیمكره‌ راست‌‌شان غالب است.با این حال،اگر به هر دلیلی (مثلا به دنبال یك سكته مغزی)،نیمكره راست مغزشان آسیب ببیند،نیمكره چپ‌شان می‌تواند به مرور همان‌ كارها را با كیفیت پایین‌تری انجام دهد؛همان‌طور كه بعضی چپ‌ دست‌ها می‌توانند تمرین ‌كنند و كم‌كم راست ‌دست ‌شوند (یا برعكس)‌.

8- با افزایش سن،مغز تحلیل می‌رود و هیچ كاری نمی‌شود كرد!
این‌طورها هم نیست.پزشكان برای فعال نگه داشتن مغزمان در دوران سالمندی،توصیه‌های ساده‌ای دارند:ورزش (حتی در حد یك پیاده‌روی روزانه)،تغذیه سالم (مخصوصا مصرف میوه‌ها و سبزی‌های تازه،حبوبات و ماهی)،خواب كافی،نرمش‌های فكری مثل حل جدول،بازی شطرنج و مخصوصا مطالعه كتاب و خواندن روزنامه و مجله و... .

طالع‌ بینی کنکور

بسیاری از ایرانی ها فکر می کنند کنکور پدیده ایست ایرانی که در سال های اخیر به وجود آمده و بکار گرفته شده است. این در حالیست که یافته های باستان شناسی نشان می دهد کنکور در هزاران سال پیش وجود داشته و حتی آنقدر رونق داشته که برای آن کتاب های طالع بینی گوناگونی نیز برای آن نوشته شده است. طالع بینی کنکور زیر توسط پروفسور میم فه بر اساس تطبیق آن کتاب ها با شرایط امروز کنکوری های ایران و بر اساس ماه های شمسی تنظیم شده است :

» متولدین فروردین :

متولیدن این ماه در زدن تست های علوم انسانی تبحر دارند و می توانند تعداد 90 تست را در کمتر از ده دقیقه پرکنند. اگر متولد این ماه هستید از سرعت خود کم کنید و بیشتر دقت کنید. آیا فکر می کنید جلسه ی کنکور مسابقه ی اسب دوانی ست؟ ضمنا بد نیست بدانید رکورد نمره ی منفی 30 مال یک فروردینی است که به خاطر حواس پرتی دو شبانه روز بود که دستشویی نرفته بود و سرجلسه داشت می ترکید. آخرش هم ترکید!

» متولدین اردیبهشت :

یک اردیبهشتی استعداد خاصی در پاسخ دادن به تست های ریاضی دارد به شرط آنکه خوب درس خوانده باشد. در طالع بینی یونانی کنکور ( کونکوروس هیفایسوس ) به متولدین این ماه توصیه شده بود که به یاد داشته باشند مثلث سه ضلع دارد و اگر نمی توانند این فرمول را یاد بگیرند از شرکت در کنکور ریاضی صرف نظر کرده و با توجه به ضریب هوشی شان در رشته هنر کنکور دهند.

» متولدین خرداد :

خردادی ها در طالعشان نوشته است الکی زور نزنند که در کنکور موفق نمی شوند. اما اگر راستکی زور بزنند حتما موفق می شوند.

» متولدین تیر :

در طومار طالع بینی کنکور هندی (به زبان اصلی : هیندی محبت قانون پِندی کنکور نهی جوانی ) طالع دختران تیری در کنکور خوب آمده است به شرطی که هر شب سرشان را حنای هندی بگذارند. این کتاب سالیان سال باعث رونق بازار حنای هندی در این کشور شده بود و مولف آن سرانجام به دست "دختران خانه مانده ی کچل" که یک گروهک تروریستی بود کشته شد.

» متولدین مرداد :

در طالع مردادی ها آمده است برای قبولی در کنکور باید دست از خیالپردازی بردارند. قرار نیست همه پزشک شوند. مگر پرستاری چه عیبی دارد؟ البته شما طالع کاردانی هوشبری دارید که اطلاعاتتان در حد کمک بهیاری است و نهایتا با این اوضاع بهتر است به سربازی یا خانه ی بخت یا هرجای دیگر که می توانید بروید، بروید.

» متولدین شهریور :

نام شهریوری ها با تجدید همراه است . این امر یک مساله امروزی نیست بلکه از دوران مصر باستان بوده است . آخن هوتب نخستین شهریوری عالم است که در طالع او دیده شد که تجدید خواهد شد و طالع بین مربوطه بلافاصله به درجه رفیع مومیایی نائل آمد. با این احوال شما طالع کنکور ندارید.

» متولدین مهر :

شما اصلا طالع ندارید. اما آدم مهربانی هستید که البته این هم به درد کنکور نمی خورد.

» متولدین آبان :

آبانی ها انسان های بی نهایت موفقی هستند. به شرط آنکه بدبیاری نیاورند. در کنکور هم مواظب باشید بدبیاری نیاورید. یکی از بدبیاری ها درس نخواندن است که متاسفانه به وفور برای آبانی ها و دیگران پیش می آید.

» متولدین آذر :

چهار هزار سال پیش، یک موبد زرتشتی پیش بینی کرده بود که ابرمرد دانشگاهی بزرگی در سرزمین پارسیان به دنیا خواهد آمد که جهانیان را انگشت به دهان خواهد کرد. او در مورد نام او صرفا به گفتن عوض... عوض... اکتفا کرده و سپس خودکشی کرده بود. شواهر و قرائن نشان می دهد این شخص دکتر عوض علی کردان بوده است. طالع کنکور آذر (به معنای آتش) را به یاد این پیشگویی بزرگ از سال ها پیش اینگونه قرار داده بودند. اگر آذری هستید قطعا در اخذ مدارک عالیه موفق خواهید شد به شرط آنکه به جای تحصیل به دنبال یادگیری جعل مدرک و پاچه خواری بروید.

» متولدین دی :

شما آدم عاقلی هستید و به جای دانشگاه رفتن، آینده ی خوبی در سرکیسه کردن کسانی که دنبال یادگیری راه های میانبر برای رفتن به دانشگاه هستند؛ دارید. قدر این استعداد را بدانید.

» متولدین بهمن :

طبع شما انقلابی است و در طالعتان آمده است که احتمال آنکه در جریان درگیری های خیابانی و کودتا دستگیر شوید خیلی بیشتر از آن است که سر جلسه کنکور حاضر شوید چه رسد به آنکه قبول شوید.

» متولدین اسفند :

متولدین این ماه بالاخره در کنکور قبول خواهند شد. اینکه این کار چند سال طول می کشد در هیچ طالع بینی معتبری نیامده است اما در شعری از ابوالعلا کنعوری به سیاهی دندان و سپیدی مو در این رابطه اشاره شده است. خود ابولعلا پس از 34 سال آزمون مداوم توانست در کنعور دانشگاه جامع بغداد رشته ی غسل میت قبول شود

جالب ترین تماسها با 110 آمریکا!!!

همه ی شما می دانید که شماره تماس با پلیس در آمریکا و بسیاری از کشور های
دیگر 911 است. در میان تماس بسیار مهم و اضطراری که این مرکز دریافت می
کند ، تماس های عجیب وخنده داری نیز وجود دارد که من شما را به خواندن
برخی از آنها دعوت می کنم:

الو! من عاشق شده ام

روزی همسایه های جین دوشاس به علت سرو صدای زیادی که از خانه ی او بلند می
شد با پلیس 911 تماس گرفتند و آنها نیز دو مامور برای رسیدگی به شکایت
همسایه ها به خانه این خانم فرستادند. این دو مامور پس از دادن چند تذکر و
اخطار به خانم دوشاس خانه ی او را ترک کردند. اما خانم دوشاس پس از این
ملاقات یک دل نه صد دل عاشق یکی از آن دو مامور شده بود برای همین به
دنبال راهی بود تا دوباره او ر اببیند. به همین دلیل این بار خود با 911
تماس گرفت و بیان کرد که مورد اضطراری پیش نیامده فقط می خواهد که آنها یک
مامور را به خانه اش بفرستند وتاکید کرد که همان ماموری باشد که چند دقیقه
قبل به خانه اش آمده بود. آن مامور دوباره به خانه دوشاس باز گشت و وقتی
متوجه شد که ماجرا از چه قرار است دوشاس را به خاطر ایجاد مزاحمت برای
پلیس بازداشت کرد. او اکنون به پرداخت جریمه نقدی یا یک سال زندان محکوم
شده است

الو! در ماشینم زندانی شدم

یک زن اهل فلوریدا به دلیل اینکه درهای خودرو اش قفل شده و درون آن محبوس
شده بود با 911 تماس گرفت، در حالی که فقط کافی بود تا قفل خودرو خود را
به صورت دستی فعال کند تا در های آن باز شود.
این زن که هویت او ناشناس است خودرو خود را در پارکینگ فروشگاه والگرین در
کیسیمی پارک کرده بود. او پس از تماس با پلیس به اپراتور گفت :" هیچ کدام
از قطعات برقی ماشین کار نمی کند، اینجا هوا خیلی گرم است و من اصلا حالم
خوب نیست"
اپراتور به او پیشنهاد کرد که قفل دستی خودور خود را فعال کند او هم این
کار را کرد و خیلی راحت از خودرو ی خود پیاده شد!

الو! من حوصله ام سر رفته است

جان تریپلت 45 ساله حدود 27 هزار بار با 911 تماس گرفته است. پلیس می گوید
که او یک مرد تنها وبیکار است که برای سرگرم کردن خود روزی 100 بار با 911
تماس می گرفت و پشت تلفن برای اپراتور صدا های عجیب و غریب در می آورد. آز
انجا که با تلفن همرا ه خود تماس می گرفت پلیس به راحتی توانست رد او را
پیدا کرده و او را به خاطر مزاحمت تلفنی بازداشت کند. او از از پلیس عذر
خواهی کرد و بیان کرد که صرفا چون این تماس ها مجانی بوده اقدام به چنین
کاری کرده است . جان اکنون به پرداخت جرمیه 1 هزار دلاری یا 6 ماه زندان
محکوم شده است.

الو! من ناگت مرغ می خواهم

یک زن اهل فلوریدا به علت اینکه یکی از شعبه های رستوران مک دونالد ناگت
مرغ نداشت که به او تحویل دهد به شدت عصبانی شد و با 911 تماس گرفت و
اعلام یک وضعیت اضطراری کرد. این زن که لاتریسا گودمن نام دارد برای شکایت
از متصدی صندوق مک دونالد که حاضر نبود پول گودمن را پس دهد، با پلیس تماس
گرفت . هنگامی که پلیس به رستوران آمد او به آنها گفت:" این یک مورد
اضطراری است چرا که اگر می دانستم آنها ناگت مرغ ندارند پول آن را پرداخت
نمی کردم، حالا هم این زن حاضر نیست پول من را پس دهد و می گوید که به جای
ناگت، دابل برگر سفارش دهم. من دابل برگر نمی خواهم"
پلیس هم او را به جرم مزاحمت بازداشت کرد.

الو! من نمی توانم مسئله ی ریاضیم را حل کنم.

یک پسر 4 به نام جانی وقتی نتوانست یکی از مسائل ریاضی خود را حل کند،
برای کمک با 911 تماس گرفت وجالب اینکه که اپراتور به او کمک کرد.

الو! میگوی من کم است

یک زن وقتی مشاهده کرد تعداد میگو ها ، در غذایی که در یک رستوران چینی
سفارس داده بسیار کم است با پلیس تماس گرفت. این مشتری با عصابانیت به
متصدی تلفن گفت:" غذای من به اندازه کافی میگو ندارد! دیگر چه اتفاقی باید
بیفتد تا شما یک مامور بفرستید!"
روز بعد آنها یک مامور را فرستادند اما از مشتری عصبانی دیگر خبری نبود!

الو من و نامزدم دعوامان شده!

پلیس 911 چین یک روز دو تماس عجیب دریافت کرد، یکی از زنی که می گفت
نامزدش حاضر نیست پاهای سرد او را با ماساژ گرم کند و تماس دیگر از نامزد
این خانم که می گفت همسرش توقعات بیجایی از او دارد. مرکز 911 یک مامور
برای رسیدگی به این مشکل به خانه ی آنها فرستاد. وقتی مامور به آنجا رسید
این زوج همچنان مشغول دعوا بودند به همین دلیل مامور پلیس برای ختم این
قائله به مرد گفت که وظیفه ای مرد است که پاهای همسرش را گرم کند و به زن
نیز گفت که نباید مدت طولانی پاهای خود را درمعرض هوای سرد بگذارد. حرف
های این مامور روی این زوج اثر کرد و آنها از مامور برای حل مشکلشان تشکر
کردند.

الو ! یک سرقت مسلحانه!

یک مرد اها ساروسانا که تحت تعقیب پلیس بود برای این که آنها را فریب دهد
با 911 تماس گرفت و گزارش یک سرقت مسلحانه ی دروغین را داد. مامورین پلیس
در حال تعقیب این مرد 28 ساله بودند تا به او دستور ایست دهند که ناگهان
از مرکز به آنها اعلام شد که چند خیابان پایین تر از یک جواهر فروشی سرقت
مسلحانه شده است. در ابتدا به نظر می رسید که نقش فریبکارانه ی این مرد
گرفته است چرا که خودروی پلیسی که دنبال او بود تغییر مسیر داد و به سمت
جواهر فروشی حرکت کرد . اما وظیفه ی تعقیب به تعدادی مامور دیگر که در آن
حوالی گشت می زدند محول شد. آنها خودروی این مرد را در یک پارکینگ پیدا
کردند و پس از مشاهد ه ی اسلحه ای که در خودرو اش بود او را به جرم حمل
غیر مجاز اسلحه باز داشت کردند.